2777
2789

مجردا شبیه متاهل ها صحبت کنید و متاهل ها شبیه مجردا از خودم شروع میکنم، تمام فکر و ذکرم شده ناهار و شام چی بپزم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

ساعت ده میخواد مهمون بیاد 

الان ۸ شبه،

شام بخورم برم بخوابم،کسی درو باز نکنه چراغارم روشن نکنین،شب بخیر

برای سلامتی و تعجیل ظهور آقامون...حضرت عشق.... مهدی فاطمه صلوات.....شمایی که میخونی..🤨 تویی که دعات میگیره و ما خونه خریدیم از دعای خیرت،واسه سلامتی پسرم هم دعا کن😔
ازدواج زیاد جالب نیست کلا ولی اینجا دیگه شورشو دراوردن

بلخره مشخصه ک سختی داره آدم بعضی وقتا با خانواده خودشم مشکل پیدا میکنه چ برسه تو زندگی با کسی ک صدتا اختلاف باهم دارن

بلخره صدرصد همه متاهلا دوران خوشی هم دارن اما نمیگن فقط از بديش میگن و ی مجردی مث من فک میکنه کل ازدواج خلاصه شده تو خیانت و دعوا و جدایی 

سلاامم خانوماخوبید خانواده خوبن، اصغراقاخوبه، زن کوکب خانوم چطوره، خداروشکرپسرای منم خوبن😁😁

من درمکتب عشق بودم، کتاب محبت خوانده ام، مشق دوستی وصلح نوشتم...! 💚🌿یک دخترمهربونم که به راحتی باهات دوست میشم وبه حرفات گوش میدم وبیشترازسنم هم بهت راهنمایی میدم💞اهل شعروکافه های نیمه شبم که اهنگ استادمعین رودارند...! 
دوستان بچم خیلی به بابا وابسته است چیکار کنم؟شوهرم واسه ما خرج نمیکنه اونوقت ۱۰ ملیون زده به حساب خو ...

یجوری گریستی باورم شد

🩷سزاموئید=اصطلاح آناتومیکال برای استخوان های کنجدی بدن؛الهام گرفته از جثهٔ ریزنقشم(اردیبهشت 1403)|| من تنهاییام رو کشیدم،حسرتام رو خوردم،حس مضخرف ناکافی بودن رو بیشتر از هرکسی از نبودنات و نخواستنات تجربه کردم،فرصتام رو هم دادم،دیگه درست هم بشی و بیای سراغم منم که دیگه "نمیخوام".(29فروردین1404)||من تمام خاطراتی که حتی در ذهنم از تو داشتم را پاک کردم دیگر تمایلی برای فکرکردن به آنها ندارم، خاطرات خوبت حسرت و نفس عمیقی را در من زنده میکند و خاطرات بد ات نفرت و دل شکستگی را، هیچکدامشان را نمیخواهم یادآوری کنم، از تو برای من فقط یک حس به جا مانده، یک حس قدیمی و کمرنگ که گه گداری از دلم میگذرد... (10تیر 1404)|| فکرمیکردم از تو درمان شده ام، مثل مخدری که از خون بیرون میرود. خواستم بنویسم سم، دلم نیامد. هم آینده ای برایمان وجود ندارد و هم ترک عادت فکرکردن به تو برایم غیرممکن شده است. هم نمی‌خواهم برگردی و هم دلم برایت تنگ شده، نمی‌دانم اگر دوباره پیغامی از تو بگیرم چه حسی خواهم داشت(27 تیر 1404)|| پس از تو، دیگر پذیرش نبودن ها، رفتن ها و پذیرش اینکه انسان ها نا امید کننده اند برایم راحت تر است (16شهریور1404)||

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز