چندباری از همسایه شنیده بودیم ک خانمه انگار دنبال مردا میره و با چندنفری در ارتباطه اما خداییش تابحال ب چشمای خودمون ندیده بودیم
اما یه روز صبح خیلی زود دیدیم صدای ماشینای پلیس ،آمبولانس و مردم میاد از پنجره نگاه کردم دیدم دور خونه اینا رو از این نوار زردا کشیدن
داداشم رفت بیرون پرسید چخبره گفتن آقا رضا یعنی شوهر همون خانمه دیشب بالشت گذاتشه رو دهن زنش و خفش کرده