2777
2789
عنوان

درمورد جاری جدید بیاین بگم

462 بازدید | 27 پست

بچه ها برادر شوهرم دقیقا ۷ ماه پیش ازدواج کرد. اولاش یعنی دوران عقد ، زنش خیلی صمیمی و خوب بود ولی بعد عروسی یهو باهام چپ شد .اصن نمیدونم دلیلش چیه . اینم بگم خونشون جفت خونمونه . شوهرم میگه لابد رو نمیده که نری خونشون ( حالا من کلا اهل رفت و امد زیاد نیستم) تا تعارف نکنه من اصلا نمیرم. اونم اصلا نمیاد خونمون. کلا اخلاقش خشک و سرد شده باهام. یبار یکساعت تو ماشین نشسته بودیم یک کلمه هم حرف نزد باهام. بازم من دلیل کاراشو نمیدونم . شوهرم میگه احتمالا حسادت داره. اخه من به سر و لباسم زیاد میرسم بعد همیشه برادرشوهرم میگفت تیپای تو خیلی قشنگه و هیچکی مث تو لباس نداره و اینا. حالا اینا بماند. ایناکه بلافاصله بعد عروسی گفتن بچه تو راهی داریم. و دقیق بعد هفت ماه بچشون دنیا اومد. بعد میگن بچه نارس بوده در حالیکه اینا تو عقد کارشونو انجام داه بودن و باردار شده بود . اینکه مارو خر فرض کرده هم بماند. فعلا که خونه باباشه چون تازه زاییده. بنظرتون با این تفاسیر اگه اومد خونش و خواستم برام برای دیدن بچه و کادو دادن خودش و بچشو تحویل بگیرم و باهاش بگوبخند کنم یا خیلی عادی کادو رو بدم و بشینم کنار و بچه رو بغل نکنم؟؟ شما بگین

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

چرا اینقد جاری رو برا خودتون گنده میکنین


جاری هم مث بقیه


راحت برو چشم روشنی رو بده برگرد


دیگه بگو بخند و بچه بغل کردن چیه

میل من سوی وصال وقصداو سوی فراق ترک کام خودگرفتم تابرآید کام دوست💔

تا قسمت اول حرفاتون همه چیز خوب بود و فکر کردم مشکل از جاریتون هست اما از قسمت دوم حس کردم حتما در حرف زدن دخالت هایی کردید ایشون خواستند حد رو رعایت کنن،

یا پست سر چیزی گفتید بهشون رسیده،

زیادی تو‌مسائل خصوصیشون ریز هستید،


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز