به نظر خودم دوتا راه بیشتر ندارم فعلا غیراز طلاق که اولویت آخر هست
مشاورم گفت وقتی اومد بگو میخام لباس مجلسی بخرم از توی دیوار ببین عکس العملش چیه میگه بخر یا میگه ن اینا خوب نیست
یه راه دیگشم که خودم به مشاور گفتم اینکه
وقتی اومد گوشیشو به یه بهونه ای بگیرم بعد یکم خوش و بش بکنم برم توی اتاق بعد.. بیام بعد بهش بتوپم
بگم چند روز پیش دیدم پیام هایی که به آگهی لباس مجلسی داده بودی رو پاک کردی رفتم خودم بهشون پیام دادم دیدم چه هرزه هایی هستن ن لباس فروش
بعد دیگه کوتاه نمیام تا ببینم چیکار میکنه اصلا زیر بار میره یا نه
فقط نمیدونم چی بهش بگم از بس که حالم بده دستام میلرزه میترسم از استرس نتونم اونجوری که باید بترسه حساب ببره و دیگه دنبال همچین کاری نره
نظر شما کدومه؟
خودم دومی
احساس میکنم وقتی بگم میخام لباس بخرم بدتر شک کنه که من میدونم چیکار داره میکنه