خیلی حس بدیه انگار فکر میکنی تمام حرفای قبلیش هم دروغ بوده و دیگه نمیشه اعتماد کرد
دقیقا. الان همه چی برام مبهمه. همش میگم نکنه اون حرفا هم راست نبودد......ولی دیگه قیدشو زدم. خودش فهمید خیلی. سعی میکنه باز ارتباط برقرار کنه ولی من دیگ آدم سابق نمیشم. حدااقل متوجه رفتار کثیفش بشه. ادامه نده.
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
آخه یه مدت خیلی راحت دروغ گفته و وقتی فهمیدم هم اولش هم نمیگفت آره دروغ گفتم بازم ادامه داد بخاطر او ...
در هر صورت باز هم میگه من الان با یکیشون در ارتباطم به من گفته بود مثلا متولد ۸۰ام از رو کارت ملی دیدم چهارساله به من دروغ گفته ۷۶ هستش از سنش گرفته تا هر مسئله دروغ میگه اینم از دوست جدید من دلت برای خودت فقط بسوزه توام زندگیت مشکل داره اگه میخواست مشکلش حل بشه به جا دروغ گفتن اعتماد میکرد ازت راهنمایی میگرفت این آدما وارد خونه زندگی هم نباید بشن من دوست صمیمی خودم اگه دوران دبیرستان دست تو دماغم کردم به شوهرم گفت و از شوهرم درخواست دوستی کرد همون شب شوهرم صداشو گذاشت رو بلندگو و من شنیدم با دروغ گفتن فقط خودشون رو خوب جلوه میدن که به خاطر فلان چیز مجبور شدم دروغ بگم
دقیقا همینطوره که میگین قابل اعتماد نیستن چه قدر دوست بدی بوده آخه چرا به شوهرتون حالا خوبه شوهرتون ...
ببین بار اول بخشیدم بار دوم هم بخشیدم بار سوم دیدم نه دست گذاشته رو شوهرم یعنی صداشو شنیدم خودم و شوهر و برادر شوهرم بودیم توقع نداشتم درکل میخوام بگم با خودت این جمله رو تکرار نکن که شاید خواسته توجیح کنه چون مشکل زندگیش بوده هیچ چیز از هیچکس بعید نیست خواهرمن
خواهش میکنم کاری نکردم فقط کاش آدما به اندازه ای که دوسشون داریم و بهشون اعتماد داریم اونا هم مثل ما رفتار کنن آدم همیشه به دوستش یه جایی احتیاج پیدا میکنه