2777
2789
عنوان

حالم خوب نیست

| مشاهده متن کامل بحث + 130 بازدید | 26 پست
مطمئن باش دراینده دست بزن هم پیدا میکنه چون اخلاق نداره .


ی چند باری دیونه بازی کرده  ی بار ک‌خانوادش تو ماشین بودن سرمو‌چند ثانیه کرد داخل صندوق ماشین منم حرف نزدم ک ابرمون نره اونام حرف نزدن حتی چیزی نگفتن بهش ک‌کارت اشتباهه

منم عقدم هم وابستشم دوسش دارم مهربونه ولی عصبیع خسیس نیست اما یهو دیونه میشه خیلی نمیشه باهاش حرف زد ...

زنا کلا بدبختن ...پسر نخواد تمومه .کسی به حرف ما زنها هم نمیکنه ..بری شکایت هم حق وبیشتر به مرد میدن ..اگه خیلی دوسش داری صبر کن ببین عوض میشه یا نه فعلا عروسی نگیر تا بببنی چی میشه .فک نکنم اخلاقش درست شه ..اگه میاد ببرش مشاوره شاید درست بشه بعد تصمیم بگیر ..فقط خودت اشتی نکن به ضررته

جیش تو این زندگی😒

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

ی چند باری دیونه بازی کرده ی بار ک‌خانوادش تو ماشین بودن سرمو‌چند ثانیه کرد داخل صندوق ماشین منم حر ...

تو رو قران ولش کن ..انشالله ی شوهر خوب گیرت بیاد..ی بار برنه دیگه میزنه ..بچه دار هم بشی که فقط خدا به دادت برسه  

جیش تو این زندگی😒
ی چند باری دیونه بازی کرده ی بار ک‌خانوادش تو ماشین بودن سرمو‌چند ثانیه کرد داخل صندوق ماشین منم حر ...

تو رو قران ولش کن ..انشالله ی شوهر خوب گیرت بیاد..ی بار برنه دیگه میزنه ..بچه دار هم بشی که فقط خدا به دادت برسه  

جیش تو این زندگی😒
زنا کلا بدبختن ...پسر نخواد تمومه .کسی به حرف ما زنها هم نمیکنه ..بری شکایت هم حق وبیشتر به مرد میدن ...



اره بخدا 

مشاور ی بار قبل عقد رفتیم گفت ازدواج‌نکنید ی بارم چند ماه پیش چند جلسه رفتیم‌اما چون ی جلسه کنسل کردیم‌دیگه بهمون وقت ندادش الان میخوام روانشناس برم دارو مصرف کنم اونم برگرده میبرمش دارومصرف کنه از بچگی سرکار بوده الان شده ی ادم عصبی

تو رو قران ولش کن ..انشالله ی شوهر خوب گیرت بیاد..ی بار برنه دیگه میزنه ..بچه دار هم بشی که فقط خدا ...


میدونی سر چی این کارو‌کرد؟ چون ب دایی مامانش یا باباش همچین کسی بود دست ندادم اونم‌توماشین جروبحث کرد باهام بعدم ک اون کارو‌کرد خیلی باهاش ساختم‌تایکم تغییر کرد اما خب تا تقی ب توق میخوره میره یا بد دهنی میکنه الانم‌خانوادگیش کرد

اره بخدا مشاور ی بار قبل عقد رفتیم گفت ازدواج‌نکنید ی بارم چند ماه پیش چند جلسه رفتیم‌اما چون ی جلسه ...

فقط خواهرانه میگم تا چند سال بچه دار نشو اونوقت باید با بچه برگردی خونه مامانت با عمری که از دست رفته و...

جیش تو این زندگی😒
فقط خواهرانه میگم تا چند سال بچه دار نشو اونوقت باید با بچه برگردی خونه مامانت با عمری که از دست رفت ...


منم بیشترین نگرانیم همینه از طرفی دوسدارم بچه دار شیم از طرفیم میترسم بخاطر فرهنگهای متفاوتمون و اخلاق هامون از عرسی و‌خونه زندگی باهاش میترسم  ادم چقدر میتونه کینه ای باشه جلوی خواهرش اون مسیر دور بزنه ک‌بیاد بالا بامن بحث دعوا بکنه 

منم بیشترین نگرانیم همینه از طرفی دوسدارم بچه دار شیم از طرفیم میترسم بخاطر فرهنگهای متفاوتمون و اخل ...

بخدا من بودم جدا میشدم اعصاب این چیزا و ابروریزی ها رو ندارم اصلا ..الان اعصابم خورد شد ..به حرف پدرو مادرت گوش بده نه کس دیگه فقط اونا صلاحتو میخوان .از اون که گفتی که مامانت گفتع پرروش نکن معلومه خانواده فهمیده ای داری

جیش تو این زندگی😒
مطمینی دوستت داره؟؟


والا دوستم داره اره فقط زود جوشه و‌لجباز و‌مغروره 

طرز فکرش بامن یکی نیست چند سریه هرچی میشه میگه همینی ک‌هست نمیای خونه مادرم زندگی کنیم خدافسی کنیم منم گفتم خدافسی اگ‌قراره زندگی چهار سالمونو سر خانوادت از بین ببری ببر توباید دنبال ارامش حال خوب من باشی نباید اجبار گفتی  گفت از روز خاستگاری گفتم خونه مادرمم گفتی باشه گفتم اون روز نمیدونستم قراره خیلی وقتا پشتمو خالی کنی یا دعواهامون خانوادگی کنی گفتم اگ‌فکر رفتن داره دیونت میکنه برو یااگه موندی درست زندگی کن حرف رفتن طلاق نزن 

بخدا من بودم جدا میشدم اعصاب این چیزا و ابروریزی ها رو ندارم اصلا ..الان اعصابم خورد شد ..به حرف پدر ...



اره من خیلی ساختم‌تاحدی ک‌رفت مهمونی بادوستاش ک‌خانومم داخلش بود بااینک گفته بودم‌نرو  اما ادمیه ک‌خوبی هارو نمیبینه یا یادش میره خیلی جاها ساختم 

پدرم قبل فوتش گفت این دندون لق بکن چند باراومدم تموم کنم‌نشد‌پارسال جلو خانوادش گفتم نمیتونیم زندگی کنیم طلاق بگیریم عصبی شد گفت ن طلاقت میدم‌ن‌باهات زندگی میکنم رفت بیرون مامانمم گفت مگه علکیه منم گفتم مگه دست خودته من مسخرت نیستم ک چند وقت بعد خواهرش اومد خونمون باهام حرف زد منم گفتم تا خودش نیاد حرف نزنیم تصمیم نگیریم فایده نداره ک چند روز بعدش هماهنگ‌کرد باهام اومد رفتیم اشتی کردیم الان قبل دعوامون گفت دعا پیدا کردم توی داشبورد ماشین منم چند وقت بود میدیدم اخلاقش فرق کرده مثل قدیم با مهر نیست نگو اثرات دعا بوده الانم داریمش فکر نکنم باطل کرده باشدش

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792