اره پول ملک وام ازدواجمو دادم واسه پول ماشین نزدیک ۳۰۰ تومن طلا دادم با اینکه تازه عروس بودم ی ماه ا ...
دقیقا موافقم با حرفات.من خونه ای که شوهرم بنامم زده بود کل پولش با طلاهای من بود و یه وام داشت که شوهرم قسطشو میداد.ولی خدا شاهده باز بدون هیچ حرفی فروختمش برای کار شوهرم.اصلا برام مهم نیست.مهم اخلاقشه و همین که خودش انسان باشه کافیه.منم مثل شما میگم زبونم لال روزی روزگاری چیزی شد مهریم پشتوانم هست.
ای خواهر من مهریه ام هم عندالستطاعه اس روز عقد پدر شوهرم نذاشت عندالمطالبه باشه
ای بابا.پس مشکل اخلاق شوهرته که گوش بفرمان باباشه.این اخلاق خیلی بده.یه فامیل داشتیم مرده بیشعور پسرشو تحریک میکرد مینداخت سر عروس بدبخت.بخاطر بیحجابی عروس.خلاصه دختره دو سال نامزدی براش زهرمار بود.عروسی کردن بخاطر کار پسره از اون شهر رفتن.دیگه دختره نفس راحت کشید و پسره رو کم کم با زبون کشید سمت خودش.اقا فامیل ما بود و خود دختره طفلی اینقدر تو دلش درد بود برای من درد و دل میکرد.الان سالها گذشته و پسره خیلی خیلی خوب شده.ایشالا شوهر تو هم سر به راه بشه.
استارتر بنظر من یهومدت اصلا حرف این چیزا رو پیش شوهرت نزن.چون وقتی همش میگی بیشتر طرف حساس میشه.بزار کم کم بهت اعتماد کنه و ببینه قصد بدی نداری.بعد با زبون خوش و چرب و نرم یه جوری راضیش کن.