شوهر منم تو دوستي و نامزدي اينجوري بود اما ابان چشمش نزنم بعضي وقتا با دويتام ميرم بيرون و شب هم نميام اما بهم شك نداره
اون موقع ميگفت من از دوست داشتن زياد اينجوري بودم الانم دوست دارم اما ديگه همش پيشمي مثل چشمام بهت اعتماد دارم. اما اون موقع ميترسيدم كسي از چنگم درا بياره