2777
2789
عنوان

مادراتون با شما رقابت یا حسادت نمی کنند

| مشاهده متن کامل بحث + 468 بازدید | 22 پست

والا یه مانتو حریر تابستونه صورتی خریدم مامان هفتاد ساله ام گفت بده اش به من به تو نمیاد 

همش هم میگه تو جوانیا منی چرا من ثیر شدم الان باید شکل تو میبودم 

میخواست پوستش بکشه گفتم لازم نکرده دیگه تو این سن بهش برخورد دیگه بعد اون همش به قیافه ام گیر میده و میگه من از تو خوشگلترم قربونش برم 😂😂

وقتی بچه دار می شوی در واقع دنیا از تو یک گروگان دارد

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

والا یه مانتو حریر تابستونه صورتی خریدم مامان هفتاد ساله ام گفت بده اش به من به تو نمیاد همش هم میگه ...

خدا حفظش کنه. مادر من فوق العاده پسریه و البته منت کلی کار کرده و نکرده برام را سرم می ذاره!

مامان خودم نه کوچکترین چیزیم بگیرم ذوق می‌کنه مادرشوهرم با من رقابت داره از بعضی لحاظ مثلاً با اتوبو ...

دلم برای مادر شوهرت سوخت خیلی بیچاره ست 

وقتی بچه دار می شوی در واقع دنیا از تو یک گروگان دارد

دلم برای مادر شوهرت سوخت خیلی بیچاره ست

خودمم دلم میسوزه به خدا حتی کاری نمیکنم که بخواد حسودی کنه یا به حسادتش بی توجهی میکنم ولی میخواد هر سختی کشیده من تو زندگی بکشم چرا چون شوهر اون بده 

فقط 13 هفته به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

تاریخ۱۴۰۴/۰۳/۰۲ بیبی چکم مثبت شد 🥰۱۴۰۴/۰۳/۰۳ جواب آزمایشم با بتا ۱۶۰۰ مثبت شد مامان جون نمی‌دونم دختری یا پسر ولی منو بابا عاشقانه دوست داریم و از حضورت خوشحالیم 😘۱۴۰۴/۳/۳۱ رفتیم سونوگرافی خدارو شکر قلبت تشکیل شده بود😍۱۴۰۴/۰۴/۱۸ واسه اولین بار صدای قلب کوچولوی شنیدم  🤩۱۴۰۴/۴/۲۳ رفتیم انتی بابا کلی ذوق کرد از دیدنت و توهم حسابی شیطنت و دلبری میکردی دستای کوچولوت تو دهنت بود و دکتر احتمال داد یه پسر ناز باشی😍۱۴۰۴/۵/۲۰ اولین ضربهات مثل نبض حس کردم عشق مامان 🥰۱۴۰۴/۰۶/۰۵ رفتیم آنومالی ماشاالله خیلی شیطونی مامانی همش داشتی میچرخیدی دوست داشتم ساعتها به صفحه مانیتور نگاه کنم و ببینمت خانم دکتر گفت یه پسر نانازی 🥰۱۴۰۴/۰۶/۱۳ اولین خریدت کردیم دوتا زیر دکمه کوچولو بابا همش میگه این خیلی برات بزرگه 🤩۱۴۰۴٫۰۷/۰۲ وقتی بابایی دستش رو شکمم بود یه لگد محکم زدی بابایی کلی خندید و ذوق کرد برات ❤️ ۱۴۰۴/۰۷/۰۳ پریشب با دیدن خون یه شوک بهم دادی مامانی اونجا احساس کردم یه تیکه از وجودمی و چقدر بهت دلبستم من گریه کردم و بابایی خیلی نگرانت بود رفتم دکتر و گفت نیم سانتی دهانه رحم باز شده و باید استراحت کنم 😢۱۴۰۴٫۰۷٫۱۵ امروز اتفاقی فهمیدیم بابایی از یه آهنگ خارجی خوشش میاد توهم خوشت میاد و هروقت اون آهنگ میذاریم کلی تکون میخوری منو باباییم دستمون میذاریم رو شکمم و دوتایی از شیطنتات کیف میکنیم راستی اسمتم انتخاب کردیم قلب مامان  ❤️

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792