والا من مجبوری دو روز خونه مادرم بودن کلیدمو شوهرم برده بود دهنم آسفالت کرد با اینکه پدری ندارم بگم بخواد به امور همسرداریش برسه..کلا دوبار غذا درست کرد بقیه اش نذری میدادن
میگمشم بیا خونمون باز دوست نداره
کلا غریبه پرسته اما صبح تا شب یا زن های همسایه بیان یا بره