سلام خانمها من یه کار احمقانه ای کردم دوسال پیش که حالم بدبودوداشتم از همسرم جدامیشدم اومدم مهریموکه حدود دویست خورده ای بود ابراکردم نفهمیدم ابرایعنی چی وبعد دوسال زندگی کردم وفقط پنجاه تاازسکم مونده حالا اون میگه خونه روبده مهریتوبرمیگردونم تاباهات زندگی کنم من بچه دارم واونودوست دارم ولی ازهرکی میپرسم میگه این کاردیوانگیه شماچی میگید چی کنم
بچه رو بنداز روش خودش برگرده
خونه قیمتش بیشتره
نه اصلا اشتباه نکنی چرا خودتو ضعیف نشون دادی ک تعیین تکلیفم کنه؟
خونه پشتوانه اس و بیشتره قیمتش
دوست داشتن نون و اب نمیشه.. اینده نمیشه ب طناب دوست داشتن پیش بری ته چاهی
فقط تهدیده
دوسال پیش هم بخاطرزنذگیم این مهریمواینجوری کردم که به طلاق راضیه خیالش راحته ..من الان سی وچهارسالمه واقعا نمیدونم چی کنم هیچ پشتوانه ای ندارم ..همیشه از رفتن من میترسید الان عین خیالشم نیس تازه شکایت ترک انفاق کردم که میگن زندان داره نمیدونم چه مرکشه ..داراییش کم نیس .همش میگه خیانت کردی خونموکشیذی بالا .میخادددست من خالی بشه ...تودوراهی گیرکردم.یع چیزی میگه نشد ..منم همش استرس دارم آخه چطوری همچین فکری میکنه ...همش میگم اینومیگه که من برم
نه مهریم سیصد نابود دویست و پنجاه تاشوابراکردم یعنی من نمی‌دونستم ابراچیع فریبم دادکه اینجوری حالم خوب میشه ودرمقابل خونه ای که به اسم خودم بود به صورت سندرسمی قبول کردم..حالاپنجاه تاش مونده میگه بشین تا اونم بدم من مهریتودادم اونم دادگاه رای میده که من ندارم
اگر همو دوست دارید بشینید صحبت کنید درد جفتتون ببینید چیه و بعدم بگو من مهریه ام میبخشم اما خونه رو نمیدم خیانتیم نکردم با خونه دستتم خالی نمیشه ولی خونه جای مهریم اینم ازخیانت نکردنم
اگرم سودای طلاق داره و مهم نیست شاید بخاطر اینک میدونه تو الکی گرفتی و جدی نیستی میخاد همچیو پس بگیره و تورو دست خالی ول کنه بخاطرهمین میگم حواستو جم کن ببین قصد واقعیش چیه بعد تصمیم بگیر برای بعد ولی درهرصورت خونه رو نده همین
کارشوبلده ولی وکیلم می‌گفت بدش خودش توملاقات بگیر بگو نمیتونم ..ازکاروزندکی انداختم هیچ کاری نمیتونم کنم اون براخودش می‌چرخه .هرچند برای اینم می‌ره پرستارمیگیره.پولداره..ولی باخودم میگم قراره هفت سالگی بره از الان بره ..پسره چهل سال ونیمه خیلی شیطونه ...پیش پدرومادر مم..اونا هم دیونه شدن
باهاش چندبارحرف زدم کلا میگه جداشیم اینجوری به صلاحه..بهش گفتم زیرسرت بلند شده...وگرنه نمیگفتی...الانم فقط گفت خونه ..گفت میرم راهشوپیدامیکنم رفت پیش قاضی پرسید اونم گفته مهریشوازبین بردی باید عقد بیع کنی ..من پیش قاضی رفتم گفتم این ممکنه به من کلک بزنه میتونم هروقت خواستم پولشو بگیرم گفت نه می‌تونه بزنش اسم کسی واعساربزنه قسطیض کنیم
الان همه اعصار میزنن پس دل بکن و تمومش کن وقتی طلاق میخواد هم سکه هاتو بگیر. و هم خونه
هرچیم گفت بیخیال باش این ادم میخاد لختت کنه بعد بگ برو طلاق خدانگهدار تا 7سالگیم بچه پیش مادره میخاد کاری کنه بگ صلاحیت نداری اذیتت کنه ازهمه طرف
زرنگ باش پس وقتی نمیخادت توام روی بدتو نشون بده دیگ ب هیچی گوش نده و حقتو بگیر و برو
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
