واقعا موندم تو کف
همسر من با همکاراش فقط روابطش درحد همکار بودنه و خارج از حیطه ی کار حتی همدیگرو ببینند باهم حرفم نمیزنن
دیشب ک نشسته بودیم ی شماره ناشناس تماس گرفت ک زن بود و گف ک من خانوم فلان همکارتون هستم همکارتون ک چندروزه نمیومد سرکار تو بیمارستان بستری بود و الان پول لازم داره اگه میشه ب این شماره کارت بزنید همسر منم نزد و گف تا با همکارم حرف نزنم پولی نمیزنم بعد
خب
خب
خب
بقیش
بعد؟
منم بگم خب یا خودت میتعریفی
خوب شاید حال همکارش مساعد نبوده می‌خواسته آدرس بگیره بره سوهرت
بالاخره شماره همسرت رو خانم از گوشی شوهرش یرداسته
موند چندساعت بعد ب همکارش زنگ زد. گفت ک خانومتون اینطوری ب من زنگ زده این درخواستو داشته همکارش ب تته پته افتاد و گف ک نه اصلا شاید هکم کردن شماررو بفرست منم خیلی اصرار کردم ک ب شوهرش نگو گفت اینطوری فکر میکنه من با زنش در تماسم
چقدر عجیب
یعنی همو ببینن سلام هم نمیکنن
بعد چی شد؟
بعد شماررو فرستادیم و اینا معلوم شد که خانوم شماره ی همکارای شوهرشو برداشته به تک تکشون زنگ زده و درخواست پول کرده بعد ک به زنش گفته چرااینکارو کردی کفته احتیاج داشتم شوهرمم قسم میخوره سر اون همکارش میگف اصلا ادم خسیسی نیست و اینا همکارش اصلا بیمارستان بستری نبوده و این برا خودش کسب و کار راه اندازی کرده
چقد عجیب
خلاصه دعوا کردن و الانم اقا رفته از خانوم شکایت کرده بخاطر خریتت ی لحطه ی زن ی عمر زندگیشون خراب شد
