دیروز
خییلی یهویی مجبور شدم برم شیفت بیمارستان
تا زنگ زدن بهم
با صورت نشستع و صبوته نخورده
و یه تیپ ضایع
یکم کرم مالیدم به چهرم. و
عین اسب یدو بدو. سمت ماشین بابام😐
کفشاممم عین لاتا سر پام بود و کامل نپوشیدم از بس عجل داشتمم
روپوشممم از بس تند تند برداشتم
تا فقط برسممم به ماشین
عین کفن اویزون رو دستاممم😅 خیلی نامرتبببب
اینا رو گفتم تا قشنگ تصور کنین منووو
حواسم نبود کراش ۴ ساله ام تو کوچه اس
با یه حالت خییلی ید
و عجله و بدو بدو
با همون سر وضع منو دید
بدبخت هنگ بود 😭😂به نظرتون
کلا با اون حرکت پروندمش
یا امیدی هست عاشقم بشه
هر وقت به دیروز فک میکنم خییلی خود خوری میکنم
خییلی بدشانسممممم