همسایه رو به رو ایم دوست دختر داره بعضی روزها میاد خونش
منم تنها زندگی میکنم
نمیدونم چن بار با دوست پسرش تو راه پله چشم تو چشم شدیم اون سلام کرد جواب دادم
الان با پرویی اومده محکم در میزنه میگ تو غلط میکنی با هم حرف میزنین حتما با هم یه سرو سری دارین
من فقط خندیدم بهش گفتم برو دیدم دستشو میکوبید ب دیوار آبرومو جلو همسایه ها برد
دوست پسرش خیلی با من حرف میزد موقعی ک دوست دخترش خونه نبود
منم چن هفتس فهمیدم رل داره