زایمان که بابا میبینم میشینم گریه میکنم
برای منم ترسناکه
هر لحظه زایمان وهراتفاقش برام چندش آوره...
ولی با این فکر که بابا یکم شل کن مگه چیه...
اون خونی که چندش آوره برات همون حیاته زندگیته تو تمام بدنت درجریانه
یا اون عماواحشا که از دلت میکشن بیرون همونا از تودلیت مراقبت کردن و.....
یا آدمایی که بالاسرتن میگی خجالت میکشی وفلان اوناهم مثل توعن و برای کمک به تو دارن تلاش میکنن و انرژی مثبت میدن
و این حس داشتن یه موجودی که تو بدن تو به اون شکل عجیب و خارق العاده رشد کرده والان متعلق به توعه و وابسته به توعه این برای من تسکین دهندس
وفک میکنم باید از یه زاویه دیگه نگاه کرد