غروب بعد شام رفتم تو اتاق یکم بخوابم بیدار شدم دیدم کنارم دراز کشیده، داشتم باهاش صحبت میکردم دیدم زد زیر گریه و بلند بلند گریه کرد
و فقط خدا رو صدا میزد
هرچی بهش گفتم چی شده گفت من مقصرم که تو انقد داری لاغر و شکسته میشی 😭
بچه ها نشونه خدا رو نشونم بدین میخوام ازش بپرسم چرا به زندگی من رحم نمیکنه 😭😭😭😭