2777
2789
عنوان

افعی تهران

1892 بازدید | 2 پست

فیلمی پر از هیچ...

چند روزی نشستم همشو یجا دیدم تموم شد رفت..‌ و اما نظر من در مورد این فیلم.‌‌..

خوب نبود...

کلییبی سوال تو ذهنم کاشته شد...

اینکه چطور افعی خود آرمان بود ولی تو کل فیلم اینقد راحت زندگیشو میکرد بدون هیچ استرس و عذاب وجدانی... چقدر راحت آدم میکشه مثل یه قاتل حرفه ای. چطور یه قاتل میتونه راحت با بچش وقت بگذرونه و بره سر کارشو برگرده؟ چطور میتونه حتی یدونه سوتیم نده. ؟ 

دوم اینکه قسمت آخر تراپیسته از کجا اصلا این شک درش بوجود اومد ک افعی میتونه آرمان باشه ؟؟ و از کجا فهمید مادره زنده س ک پاشه بره پروندشو پیدا کنه؟؟؟ 

و از همه مهمتر اینکه چطور فهمید ترکیب چند تا داروی اعصاب سم تولید میکنه؟ اون روانشناس بود نه داروساز..‌ و باز هم از همه مهمتر اینکه روانشناسه اصلاااااا از کجا میدونست افعی چه سمی استفاده میکرده؟؟،

اون پلیسا نفهمیدن اونوقت یه روانشناس مسخره ک زندگی خودشم پر از ابهام بود فهمید؟ 

اینها ب کنار..‌ فیلمی بود با پررررر از صحنه های پوچ و بیخود و غیر لازم مثل صحنه مراسم ترحیم مادر نویسنده..‌ ک از گریه های مصنوعی ک پسره برا مادرش میکرد مرغ تو قابلمه خنده ش میگرفت. من موندم چطور کارگردان این صحنه رو دوباره با یه گریه طبیعیتر نگرفته...و صحنه های بشدت تکراری مثل صحنه های کودکی آرمان بخصوص اون صحنه و بغل مامانشه و ب جوراب مادرش نگاه میکنه..‌ 

کل فیلمم ک پر بود از کوچه و بازار و خیابون با مردم در حال حرکت و یه موزیک خارجی هم روش !!!

سوال دیگه ای ک ذهنمو مشغول کرده اینه که چرا از سن پانزده سالگی به بعد آرمانو نشون ندادن؟ این همه سال کجا بوده پیش کی بوده؟ چه اتفاقی براش افتاد ک اونو تبدیل به یه قاتل کرد؟ آیا تو اون دوران بهش ت ج ا و ز شده بوده ؟؟؟ 


چرا از روند قتل ها و اینکه اصلا آرمان چطور طعمه هاشو پیدا میکرد و از کجا میدونست اونا کودک آزار بودن چیزی نشون ندادن؟ و حتی یه اشاره کوچیک نشد؟ 

در مورد رابطش با پدرش یعنی یه مرد گنده تا سن پنجاه سالگی نفهمیده بود ک مقصر مادرش بود نه پدرش و اون همه تنفر از پدرش اشتباه بوده؟ 


کل فیلم فقط درباره فیلمبرداری فیلمش بود ک مجوز بگیره. 

بهتر بود به جای اون صحنه های تکراری و بیخود و موزیک های خارجی سکانسای مفید میگرفتن ک اینقد الان ب خودم فحش ندم چرا این فیلمو دیدم 😊

یادش بخیر، روزگاری خنده بر هر درد بی درمان دوا بود..

بر خلاف شما دوسش داشتم

امیدوارم تمام مادران ایران این فیلمو ببین و حواسشون رو جمع کنن


زندگی من سالهای سال درگیر بدبیاری و مشکلات متعدد و ..بود.تلاشم زیاد بود و جوابم کم..دست به طلا میزدم خاک میشد..یه شب از ته دل، از اون ته ، ته از خدا خواستم فقط بهم نشون بده چرا؟ و نشون داد....نذرهای ادا نشده..یه دفتری برداشتم تمام نذرهایی که ادا نکرده بودم رو نوشتم ، به ازای نذرهایی هم که فراموش کرده بود یه ختم ۱۲۴,۰۰۰ صلوات برداشتم و شروع کردم به ادای نذرهام..دونه به دونه رو ادا کردم. سخت بود، زیاد بود، اما اداش کردم..خدا رو شاهد میگیرم که ورق زندگیم برگشت..نمیگم یه شبه پولدار شدم و به عرش رسیدم و ...اما مشکلاتم نصف شد، بدبیاری هام تموم شد و جواب زحماتم رو گرفتم..الان اگر نذری کنم همون لحظه یاداشت میکنم و از همون لحظه شروع میکنم به ادا کردنش..نمازام سر وقته و تاثیرش رو تو زندگیم تو هر ثانیه دارم میبینم...این تجریه زندگی منه..بزرگترین تجربه..داستان کاملش تو تاپیکام هست..
بر خلاف شما دوسش داشتمامیدوارم تمام مادران ایران این فیلمو ببین و حواسشون رو جمع کنن

منم تا قسمت یکی به آخر دوست داشتم. ولی وقتی دیدم طبق معمول و مثل خیلی از فیلمای ایرانی دیگه تو ده دقیقه قسمت آخر سر هم بندیش کردند از چشمم افتاد.  قسمت آخر بود با کلی اتفاق. ولی تا دقیقه ۹۰ داشتند طبق معمول صحنه های بیخود تولد و گپ و گفتگو نشون میدادن. و یهو تو یه صحنه نشون میده رولنشناسه کشف کرده قاتل آرمانه... چطوری و چراییش رو هم ک هیچی..‌

یادش بخیر، روزگاری خنده بر هر درد بی درمان دوا بود..

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   8080aylinamm  |  4 ساعت پیش
توسط   آرزو1388  |  3 ساعت پیش