هرگز برنگرد
تو دنیای حسابگران
عشق شمار ها میبازند و من و تو اول مسیر را باخته ایم
پایانمان از همین جا شروع شد
عاشقان رسمی دارند از دیرباز تا الان
در قلبشان خانه میسازند
من در آن خانه هستم عزیزم
تو هم در این خانه هستی
هیچ وقت فکر نکن فراموشت کرده ام یا میکنم
قلبی را که زخم هایش را دوختی تو را از یاد نمیبرد
تو هم مرا از یاد نبر
نخ محبتت در قلب من است
بی وفایی است فراموشم کنی
بذار بگویند احمق هستند
بذار با خیالمان حرف بزنیم
بذار همو خیال کنیم
ولی این احساس نباید از بین برد
اگر عشق برود دیگر طبیعت گل نمیزند
دیگر پرندگان نمیخوانند
دیگر زنده زنده را حس نمیکند
همه چیز میمیرد و میمیرد
و ما میمانیم و سنگ های متحرک ...