مادرشوهرم به شوهرم زنگ زده که بریم پیک نیک منم شاغلم فقط روزای تعطیل وقت دارم به خونه زندگیم و کارهای عقب افتادم برسم همون موقع به شوهرم گفتم ما کار داریم باید بریم خرید حبر بده که اونم نگفت و شبش من اس ام اس دادم صبح با تلفنش از خواب بیدار شدم هرچی از دهنش دراومد به من و شوهرم گفت و گفت شما بیشعور هستین و اینا پاشید بیاید ما هم مجبور شدیم بریم کل ساعاتی هم که اونجا بودیم دماغش کج بود
توی این شش سال هر چی گفته گفتیم چشم چون اگه نه بگیم دعوا راه می اندازه و زندگیمون رو سیاه می کنه بعد دیروز می گفت بیا برو عروسای مردم رو ببین چیکار می کنن واقعا موندم بخدا با این آدم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
آره رفتم ولی سوال بزرگی که برام ایجاد شد اینه که بهم میگه اگر من این کارتون رو برای کسی تعریف کنم چه فکری می کنه منم هرچی با شوهرم نشستیم فکر کردیم که کجای کار ما اشتباه بوده متوجه نشدیم گفتم از شما بپرسم آیا کار ما اشتباه بوده
توام میخاست بگی توام مادرشوهرای همون عروسارو ببین چون هردفعه دعوا راه انداخته و ب هدفش رسیده دعوارو ...
دقیقا محبت و دوست داشتن رو هم با دعوا از بچه هاش می گیره ولی خوب من نمی خوام زیاد جلوش وایسم چون توی خونه اون زندگی می کنم و اینکه شوهرم هم خیلی از لحاظ روحی بهم می ریزه
وقتی همسرت منطقیه و پشت شماست چه لزومی داره بخاطر قهر و دعوای مادرش هرکاری میخواد بگید چشم نهایت چند بلر ناراحت میشه و دعوا راه میندازه اما بالاخره میفهمه که همیشه نباید چشم بشنوه
ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم! بگذار بگویند غیرمنطقی هستیم یا ضد اجتماعی هستیم، اما به این میارزد که خودمان باشیم. تا زمانی که رفتار ما و تصمیمهای ما به کسی آسیبی نمیزند، ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم. چقدر زندگیها که با این توضیح خواستنها و تلاشهای بیهوده برای قانع کردن دیگران بر باد رفتهاند
عادتش دادین ک همیشه مقابلش کوتاه بیاین دیروز ک کلی حرف بارتون کرد دیگه نمیرفتین .. هم حرف میشنوین ...
جالب اینه که دیروز بهمون میگه هرچی من کوتاه میام شما درست نمیشین واقعا یا باید همش باهاش درجنگ بود و آرامش زندگیمون رو از دست بدیم یا تابع اوامرش باشیم که ما الان شش ساله همینجوریم
از همسرتون بخواین جوری رفتار کنه که خانوادش بدونه شما استقلال دارین تو کاراتون و خودتون تصمصم گیری م ...
او.ن بیشترین توهین ها رو به همسرم می کنه بهش فحش میده پدرش رو به جونش می اندازه و آرامشش رو میگیره همسر منم از لحاظ روحی ضعیفه میگه ولش کن بزار گوش بدیم تا اذیت نکنه