یادتونه چند ساعت پیش تایپک زده بودم از اینکه شوهرم با عشق سابقش حرف زده دختره هم اسکرین هاشو فرستاده...شوهرم اومد خونه گفت که من مجبور بودم باهاش حرف بزنم چون دختر رفیقمه و فلان دختر مهربونی هستش دشمنی نداره که باهام بهش گفتم اون قصدش خراب کردن زندگی ما هست الا بلا گفت که دختر خوبیه باور نکرد رفت ماست بگیره از مغازه تو صفحه قفل گوشیش هرچی پیام میاد مشخص میشه منم رفتم حسابش زدم پیامک به شمارش اومد تو صفحه قفل منم رفتم تو حسابش دیدم باز دختره رو فالو داره و به استوریشم باز نگاه کرده همو بلاک نکردن که هیچ انفالو هم کردن اینا دیدن که من فهمیدم چزا شوهرم بعد قانع کردن من باز انفالوش نکرد داره استوری هاشو میبینه کلا دارم از حرص میمیرم من چطوری میتونم طلاق بگیرم ازش خانوادم حمایتم نمیکنن ولم کردن چون باهاش فرار کرده بودم کسی ندارم میتونم با این بچه چاره ای داشته باشم؟ خاهش میکنم کمک کنین
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
عزیزم تنها راهی که داری اینه که کلا باهاش سرد بشی بیخیال فعلا زندگیتو بکن با روابطشم کاری نداشته باش ولی رابطه زناشوییت رو قطع کن یه زمان مریضی نگیری بگرد دنبال یکاری برای خودت یه حرفه یادبگیر
بچتم که یکم بزرگتر شد اقدام به جدایی کن مهریه هم اگه داری کامل بگیر