2777
2789
عنوان

شوهر مامانی و فوت مادر شوهر

| مشاهده متن کامل بحث + 1943 بازدید | 38 پست
حالا خداروشکر که مادرشوهرت رفت بهشت راحت شدی دیگه حکومت کن خخخخخگرچه مشخصه خود همسرت بدجنسه

مادر شوهرم خوب بود . خواهراش فتنه ن البته دو سه تا از شش تا خواهرش فتنه ن. خود شوهرم عقده ای و مزخرفه. 

ببخشید مادرش وقتی فوت کرد وقتی فهمید چکار کرد چطوری بود حالش؟؟ گریه میکرد ؟؟ یا ازدرون ناراحتی میکر ...

 از درون به هم ریخت.‌ چند قطره اشک ریخت در حالیکه فکر می کردم شیون می کنه اما نکرد.  اما از درون داغونه داغون شده . به صورت وحشتناکی کینه ای عقده ای و دعوایی شده

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

حالا خداروشکر که مادرشوهرت رفت بهشت راحت شدی دیگه حکومت کن خخخخخگرچه مشخصه خود همسرت بدجنسه

تا مادراشون زنده هستن فقط دور مادرشونن.وقتی میمیرنم از نبودشون افسرده و دلمرده میشن .  طعم خوشبختی رو با اینجور آدمها نمیچشی هیچوقت ..آدمهایی که فقط یه زن رو قبول دارند اونم فقط مادرشونه

تا مادراشون زنده هستن فقط دور مادرشونن.وقتی میمیرنم از نبودشون افسرده و دلمرده میشن . طعم خوشبختی ر ...

 دقیقا همینه دقیقاااا. تو ۴ سال روز تولد من رو نمی دونست کی هست اما برا مادرش کادو می خریدن جشن می گرفتن اینم میرفت فقط بغل مادرش می نشست با ۳۶ سال سن دست به ممه های مادرش میزد . زنگ می زد می گفت مامان امروز نیومدم بهم شیر بدی. بخدا درین حدددددد

از درون به هم ریخت.‌ چند قطره اشک ریخت در حالیکه فکر می کردم شیون می کنه اما نکرد. اما از درون داغو ...

وای چه بد. باهاش آروم صحبت کن محبت کن شاید بتونی توجهشو به خودت جلب کنی دست کن تو موهاش نوازشش کن دیگه مادرش نیست میتونی کاملا بکشونیش طرف خودت

دقیقا همینه دقیقاااا. تو ۴ سال روز تولد من رو نمی دونست کی هست اما برا مادرش کادو می خریدن جشن می گر ...

😳😳😳 بخدا انگار من اینارو نوشتم وای یا خدا بقران شوهرمنم همش دست میزاره رو سینه های مادرش .بخدا تولد من یه تبریک خشک خالی نگفت اما دیدم خواهراش یه استوری گذاشتن تا یه کیک شوهرمن خریده برا تولد مادرش .مادرشو بغل کرده بوس کرده عکس گرفتن خواهراش استوریش کردن دیدم قلبم باهاش شکست

دقیقا همینه دقیقاااا. تو ۴ سال روز تولد من رو نمی دونست کی هست اما برا مادرش کادو می خریدن جشن می گر ...

شوهرمن چهل سالشه به حدی وابسته مادرشه که بدون مادرش جایی نمیره منو اصلا آدم حساب نمیکنه میخایم بریم عید دیدنی جایی خونه فامیلشون مادرش بگه نمیتونم بیام کنسلش می‌کنه هر چی من بگم بریم میگه باید حتمن مادرم باشه آلبومشون یبار دیدم همه عکساش جفت و بغل مادرش نشسته فقط این اینجور وابسته مادر بوده.غرزو مرگ مادرشو میکنم بعد به خودم نهیب میزنم

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز