سلام چه جور رفتار میکنین من طبقه بالا مادر شوهرم هستم یک روز خوشحاله سه روز اخم میکنه شوهرم موقعه اومدن از سرکار مادر شوهرم میگه چرا به زنت نمیگی بیاد کمک وسایلات می ترسی
خونه ازخودت باشع عرجا باشع
اشتباه محض رو انجام دادید که قبول کردید باهم زندگی کنید
آخه چیکار دارن خدایا چرا با آرامش زندگی نمیکنن
شوهرت اگه سیاست به خرج نده مدیریت نکنه برات سخت میشه
مادرشوهر اسمش روشه وقتی نزدیک همینه اخلاقشون همینه باید دور باشی دوری و دوستی نباید از اول قبول میکردی نزدیک باشی
ما تا دعوت نکنن نمیرم
من شیش ساله اوایل خیلی اینطور طعنه هابیشتر بود به مروز هم اوناکمتردخالت کردن هم من عادت کردم
مادرشوهرت کجاییه؟
منم بالام ولی دخالتی ندارن اصلا
وسیله ی چی؟
من تو شهر خونه م جداس اما روستا مجبورم تو یه خونه باهاشون باشم من کلاالل اخمو و بداخلاقی خون به جیگرم والا منم بی محل میکنم مث خودش
عروسمون طبقه بالامونه
کاری به کارش نداریم اصلا
برامون مهم نیست چیکارمیکنه، یه وقتایی مامانم غر میزنه که میگم زندگی خودشه به ماچه
من
شاید سردویا سع روزبرم یکم‌بشینم پایین مگر اینکه مهمان داشته باشن
ولی بچه هام وشوهرم هروز میرن.هرچی ازشون بشنوم ب تخمم نیس ولی اگه جلو‌خودم بهم حرفی چیزی بزنن جواشونو میدم
شوهرم خیلی خوبه همیشه پشتمه شرایط مستقل شدن رو نداریم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
