هرکاری پیش میاد دورهم جمع میشن کمک میکنن من خداروشکر خانواده شوهرم از رده خارجن خانواده خودمم مادرم همیشه دنبال بهانس واسه هرکاریم میگه بد موقع حتی زایمانم و بارداریم میگفت زایمانت دم عیده بد موقعس بارداریت با عروسی خواهرت همزمانه بدموقع اس انگار دست خودمه الان اثاث کشی دارم با ی بچه ۵ ماهه فوق العاده بیقرار تنهایی دارم دور خودم میچرخم مادرم بجای اینکه تعارف بزنه بیام کمک و فلان برگشته میگه فردا خواهرت نذری داره دعوت کرده بیایین درحالی که خواهرم حتی نکرده ب خودم زنگ بزنه دعوت کنه ب مادرم گفته بهم بگه دوستم اثاث کشی داشت حتی خاله و زنداییی زنعموشم رفته بودن کمک ی بچه ۳ ساله داره مادرم با اینکه تنهاس برادرامو پدرم شغلشون ی شهر دیگه اس حتی راضی نیست بیاد یروز بچمو بگیره خودم کارامو بکنم نمیخام کاری واسم بکنه شوهرمم بلد نیست نگهداره سریع گریشو در میاره
من مه الوده تر از گردنه حیرانم ...بغض باران شده ی چشم تر گیلانم🌱 کاربری هفتم از سال ۹۷ با افرادی که فاقد شعورن وارد بحث نمیشم😌 عاشق اشپزی تو تاپیکای اشپزی تگم کنید
عزیزم بپذیر که اگر کسی کاری میکنه از لطفشه، وظیفه نیست که جای توقع یا گله داشته باشهاگر امکانش رو دا ...
میدونم وظیفه نیست ولی اخه چی میشه یروز فقط بچمو نگهداره بخدا توقع کمک تو کارارو ندارم بچمم نمیتونم ببرم برای نظافت شوینده اینا استفاده میکنم میترسم بوش بزنه مریض شه
من مه الوده تر از گردنه حیرانم ...بغض باران شده ی چشم تر گیلانم🌱 کاربری هفتم از سال ۹۷ با افرادی که فاقد شعورن وارد بحث نمیشم😌 عاشق اشپزی تو تاپیکای اشپزی تگم کنید
فرق که هست همیشه خواهرمو ترجیح میده حتی با اینکه خواهرم ازم کوچیکتره خونشون بودنی مادرم بیشتر با خواهرم صحبت میکنه تا من منم دیگه کمتر میرم حس مزاحمت نداشته باشم سری اولی که داشتم اثاث کشی میکردم گفت بله برون خواهرته درحالی که یهفته بعد بود نیومد حتی زمانی که سیسمونی خریدن نیومدن کمک کنن جمع کنم شوهرمم نبود من با شکم گردالی ۳ روز سرپا بودم یسره
من مه الوده تر از گردنه حیرانم ...بغض باران شده ی چشم تر گیلانم🌱 کاربری هفتم از سال ۹۷ با افرادی که فاقد شعورن وارد بحث نمیشم😌 عاشق اشپزی تو تاپیکای اشپزی تگم کنید
نمیدونم چی بگم واقعا. عوض اینکه بیاد کمک دستت باشه اینجوری میگه. تو هم دل نسوزون براش.
من احمقم بچه اولم همیشه درحال دلسوزی خواهرم نزدیک ۱ میلیارد جهاز خرید خم ب ابروی مبارک نیاورد من احمق شوهرمو مجبور میکردم پول جور کنه بده ب خانوادم لنگ نمونن اخرشم مادرم هرجا میشینه میگه اونیکی دامادم خوبه خواهرمو پرش میکرد مبل چند میلونی بگیر کولر گازی بگیر پدرم هنوزم که هنوزه بعد یسال کمر راست نکرده از قسط و قرض
من مه الوده تر از گردنه حیرانم ...بغض باران شده ی چشم تر گیلانم🌱 کاربری هفتم از سال ۹۷ با افرادی که فاقد شعورن وارد بحث نمیشم😌 عاشق اشپزی تو تاپیکای اشپزی تگم کنید
حالا ما در من آرتروز شدید زانو داشتطوری که اصلا خم نمیشدهر وقت میگفتم می اومد کمک از یک شهر دیگهخدا ...
من زمانی که زایمان کردم کلا ۱۰ روز مادرم کمکم کرد اونم هی میگفت پدرت موند این شد اون شد اخرش راضی شدم گفتم برو نمیخام رفته بود خونشون خاله ام دعواش کرده بود چرا گذاشتیش تنها زنگ زد پاشین بیاین اینجا رفتم بخدا روزی نبود مادرم بهانه نیاره یروز میگفت باید خونه تکونی کنم هیچ کارس نکردم یروز میگفت باید عیدی ببرم یروز میگفت ماه رمضونه ادم حوصله نداره شب عیدی جمع کردم امدم خونمون دوماه نرفتم
من مه الوده تر از گردنه حیرانم ...بغض باران شده ی چشم تر گیلانم🌱 کاربری هفتم از سال ۹۷ با افرادی که فاقد شعورن وارد بحث نمیشم😌 عاشق اشپزی تو تاپیکای اشپزی تگم کنید
گذشته ها گذشته. از این به بعد تغییر رویه بده. هر کی میخوان باشن. بین برا خودت شوهرت بچه ات ارزش قایل ...
تازه جاابش اینه خواهرم الان ۹ ماهه عروسی کرده کلا یبار اونم یهفته بعد زایمانم امده خونمون دوبارم پاگشا دعوت کردم نیومدن مادرم اصرار داره واسه حفظ ابرو پاشم فردا برم خونشون نذری درحالی که حتی ب خودمم زنگ نزده دعوت کنه
من مه الوده تر از گردنه حیرانم ...بغض باران شده ی چشم تر گیلانم🌱 کاربری هفتم از سال ۹۷ با افرادی که فاقد شعورن وارد بحث نمیشم😌 عاشق اشپزی تو تاپیکای اشپزی تگم کنید