شاغلم و در حد خودم توو خونه کمک میکنم
از ۱۲ سالگی مجبورم کرد غذا درست کنم و کار کنم. الان میگه من قرار نیس تا اخر عمر بپزم بذارم جلوت. به من دیگه کارای خونه ربطی نداره همشون وظیفه توعه مگه بهم پول میدی.
بدن ضعیفی هم دارم نمیتونم هم بیرون کار کنم هم خیلی توو خونه .نمیدونم چیکار کنم
شغلت چیه تا چه تایم بیرونی
این ک ظلمه دیگ
چ مامانی
مادره یاشمر
مامان من خودش بهم اشپزی یاد نداد و نزاشت انجام بدم
ولی هی غر می زنه چرا کاری نمی کنی
زور داره میگه
زیر بار نرو
همه آدمایی که تو یه خونه زندگی میکنن کارای خونه رو باید انجام بدن
تو ک کار میکنی خب جدا شو مستقل زندگی کن هر وقت دخترا جای شوهر یاد بگیرن مستقل شن تازه به ازادی نزدیک میشن
بگو برای خودشون بپزه تو نخور
خب مامانت با زبون بی زبونی میگه بهش پول بدی
ماهی دو تومن بهش بده . یکمم تو کارای خونه کمک کن بقیشم بگو بدنم نمیکشه
ان شالله بزودی مستقل بشی
پوففف نمیدونم تو مخ ماماننا چیه باز خوبه دستت تو جیبته مث من لقمهاتو نمیشمرن
نمیدونم شاید من حساس شدم ولی سریع بهم بر میخوره
راست میگه بنده خدا اون کاراشو کرده الان وقت استراحتشه دیگه شما خودت در اینده دختر دار بشی توقع نداری ازش کار کنه تو خونه برات بخوره و بخابه فقط😐😐😐😐
روش اشتباه مثلا میخواد تحت فشارت بذاره تا ازدواج کنی؟
تمایل به ازدواج نداری؟
مادرت بی ربط نمیگه ، اونم گناه داره ، من خودم از حقوقم مرتب مامانم رو ساپورت میکنم ، اونم وقتی من خستم کارها رو انجام میده ، منم در حد توانم تو کارها کمک میکنم ، الان که دور کارم بیشتر کمک میکنم
ی روز و بزار برا نظافت کلی هر دو هفته یا هر ماه یک بار
تر تمیز کن ی روز تعطیل و تموم شه بره
آشپزی هم برا خودت بکن بگو جلو من نزار برا خودت بپز
