میدونه اون عمم از وقتی ک مادرم فوت کرده بود هیچی از مهر و محبت برامون کم نزاشته بود
بعد مرگشم یهویی بود سوار موتور بوده پشت کمر پسر ستکه میزنه میمیره
من کلا تا ی سال فکر نمیکردم مرده فکرر میکرد رفته جایی مسافرت بر میگرده
بعد از اون خیلی خوابشو میدیم الان شاید ی سالی میشه ندیدم تا چن روز قبل