خودمم دیشب بهش فکر کردم دیدم واقعا نمیشه
شوهرمو آدمی نیست که وقتی طلاق بگیرم بیخیال بشه هر جا برم پیدام میکنه و زهر خودشو میریزه
پسر عمو شوهرمم همین جوری بود با زنش بهش گفته بود بخوای طلاق بگیری میکشمت زنش فکرکرد تهدید الکی هست رفت درخواست طلاق داد مهریه اش رو گذاشت اجرا وقتی برگشت خونه شوهرش بهش گفت بهت گفته بودی بری میکشمت خدا شاهده شوهرش یه تیر تو سرش خالی کرد و تموم. الان هم شوهرش ترکیه هست یه مدت گم و گور شده بود بعدش گفتن ترکیه هست
شوهرمم همینو بهم گفت
قسم خورد گفت بفهمم فکر طلاق به سرت زده همون بلایی رو سرت میارم که سر نگین ( زن پسر عموش ) اوردن