من کارم با شهر محل زندگی اش فاصله داره هرروز هم نمیبینیم فاصله دیدار هامون هم کمه ولی من انگار یجوری حس میکنم شاید بدش میاد ازم روش نمیشه بگه یا حتی فکرم تا اینجا رفته نکنه قبلا با کسی بوده خیلی آدم دلسرد میشه آدم دوست داره ذوق کردن ببینه ولی چیزی ک میبینم اینه ک بی تفاوت ی حالتی انگار «مگه چیه عیده دیگه»
والا من گردن درد داشتم ماساژور برای من حسی ک میگرفتم از حس گرفتن این بنده خدا با اون همه زمان ک میزارم براش بیشتره .