2777
2789

سلام  دوروز پیش مادر شوهر ام اینا  گفتن بریم شمال تو تعطیلات همه بودیم عید قربان بود ما نامزدیم منم اونجا بودم  هنوز عقد نکردیم چون مهر سال پدر شوهرم درمیاد منم اس دادم ب مامانم ک بریم مام ک گفت ن اجازه نداد خلاصه نامزدمم گفت ب مامانم ولی باز اجازه نداد اخر شب پیام داد ولش کن دیگه من رفتم  من و گزاشت و با خانوادش،رفت امشبم بر میگردن ولی قهرم باهاش  

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

مامانت کار درستی کرده غصه نخور 

اگه عقد نکرده باهاشون میرفتی مسافرت مادرشوهرت در اینده بهت طعنه میزد 

اینجوری مامانت نشون  داده خانوادتون یه چارچوبی داره و اونا هرکاری دلشون بخواد بکنن

در انتظار آینده برام دعا کنید لطفا
مامانت کار درستی کرده غصه نخور  اگه عقد نکرده باهاشون میرفتی مسافرت مادرشوهرت در اینده بهت طعن ...

خیلی دوست داشتم اجازه بده اخه ما رفت و امد داریم ولی عقد و مراسم بخاطر سال مونده ماهه دیگه مامانم گفت نمیزارم بری


خیلی دوست داشتم اجازه بده اخه ما رفت و امد داریم ولی عقد و مراسم بخاطر سال مونده ماهه دیگه مامانم گف ...

در آینده باهم کلی مسافرت میرید 

بیخیال باش با نامزدتم آشتی کنو و بروش نیار که تورو گذاشته رفته اونجوری مادرت از چشمش میفته 

در انتظار آینده برام دعا کنید لطفا
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792