بچه ها شوهرم مشکل ناباروری داره
مامانم میدونه فقط
مامانم بدجنس نیستا بچه ها
دلم براش میسوزه یه چند ساله یکسره گریه کردم جاش دلش خونه برام
میگه اکه بچه دار نشدی جدا شو خودتو نسوزون
بچه ها من یه آدم بشدت جوشی هستم
شب و روزم شده گریه
شوهرم اسپرمش صفره کلی نذر کردم که دکتر چند ماه دیگه نمونه برداری کرد ای وی آف کنم اکه نو بیضه هاش اسپرم باشه
عاشق بچه ام
برام دعا میکنید بچه دار شم
من شوهرمو دوست دارم بدون اون میمیرم
اما بچه هم دوست دارم
همش به این فکر میکنم اگه بچه نداشته باشم آخرش پیر میشم باید برم خانه سالمندان کلی گریه میکنم
دیروز شیر خریدم نذر شیر خوارگان دادم به بچه ها یکم آرومتر شدم
کسی حال منو نمیفهمه تا میام تو سایت حرف بزنم میگن برو از پرورشگاه بیار
من دلم بچه خودمو میخاد شرایط پرورشگاه رو ندارم 😭😭😭😭خدایا منو هم ببین
جاریام بعد من عروس شدن دو تاشونم حاملن خاک تو سرم همش میشینم حسودی میکنم الهی بمیرم راحت شم