2777
2789
عنوان

قربون امام حسین بشم من

708 بازدید | 46 پست

امروز اتفاقی برام افتاد که دوست داشتم براتون تعریف کنم ،من از صبح حالم بد بود ناهار هم نتونستم بخورم ،غروب شوهرم اومد دنبالم که بریم محل کارش و اونجا هم حال و هوام عوض بشه هم چیزی بیاره بتونم بخورم ....ساعت هفت غروب بود اومد دنبالم در خونه رو که بستیم  توی دلم گفتم، واااای هوس قورمه سبزی کردم .. رفتیم دم مغازه دیدیم مشتری زیاده ،شوهرم گفت بیرون وایسا تا خلوت بشه بتونم ردت کنم ...من وایساده بودم مغازه بغلی مرده اومد بیرون سلام علیک کردم برام صندلی آورد بشینم ،یهوو گفت بیا آبجی نذریه امام حسینه، قاشق یبار مصرف داد دستم ،بازش کردم دیدم وااااای قورمه سبزیه،چشام چهارتا شد همونجا گفتم یا حسین..تشکر کردم و قبول باشه گفتم بهش ،شوهرم اومد دید جریان رو گفتم ،گفت ببین خدا چقدر دوستت داره ...با خودم گفتم چرا قیمه نبود ؟قربون امام حسین بشم من.

خدایا جوری دستمو بگیر و بلندم کن که همه انگشت به دهن بمونن...(عدو شود سبب خیر ، اگر خدا خواهد)🤌🫡،(۲۹بهمن خبر بارداریمو شنیدم،خدایا ممنونم ازت،تو دلیمو حفظ کن و کمکم کن صحیح و سالم بغلش بگیرم)،از دوستانی که درخواست دوستی میدن معذرت می‌خوام نمیتونم قبول کنم....(خدایااااا شکرررررررت بابت پسر نازی که بهم دادی،خدایا ممنونم ازت ،امام حسین نوکرتم♥️)

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

❤️❤️

یه جایی خوندم که می‌گفت : هیچ وقت یک مادر رو سرزنش نکنید، چون خودش خیلی بهتر از شما این کارو بلده... هر روز یک احساس سنگینی و غم داره که مدام تکرار میکنه :کاش بیشتر بودم، کاش بهتر بودم و کاش مهربون تر بودم🥺🥺🥺❤وقتی یکی رو میبینین بچه اش کارغلطی کرده هی بش نگید چرا نگفتی،چرا باش حرف نمیزنی،شاید اون بچه...اونوخ بااین حرف دل مادرشوخون میکنی 🧡خدایاشکرت❤🧡پروفایلم نون خالی گذاشتم،دلتون نخواد😐/مهتابی سوخته سابق،حالا کسیم نمیشناسه ها،کلا من گمنامم🥺/😔خون میچکد از دیده در این کنج صبوری ،این صبر که من میکنم افشردن جان است😔/یه صلوات مهمونم کنین🧡❤/شنیدی میگن:به مورسید و پاره نشد؟؟؟؟مو هروقت به مو رسیدم پاره شدم،یعنی یکبار نشد به مو برسم و پاره نشم...😐🫡

ماجرای خواب مرحوم آیت الله میرزا مهدی هسته‌ای اصفهانی :*


 


🍁 من خیلی دوست داشتم که در عزای حضرت سیّدالشّهداء (ع) در مجلسی که موردنظر حضرت زهرا (س) است شرکت داشته باشم. لذا خیلی توسّل میکردم که به من بنمایاند کدام مجلس مورد توجّه ایشان است. من خیلی به این موضوع مُلِح بودم وخیلی پافشاری میکردم.


 


🍁 تا اینکه روزی عصر، (اوّل محرّم) پیش از آنکه برای انجام وظیفه از مجلس خارج شوم استراحت میکردم، حضرت را درخواب دیدم. از ایشان سؤال کردم که سیّدتی و مولاتی، اینهمه مجلس در عزای فرزند بزرگوار شما، سیّدالشّهداء (ع) وجود دارد، کدامیک از این مجالس مورد توجّه شماست؟


 


🏴 فرمودند: هر جاییکه پرچم عزای حسین ما خورده باشد ما آن مجلس را دوست داریم و به آن مجلس توجّه داریم.


 


🍁 من دوباره پرسیدم چون غرض من آن بود مجلس خاص الخاصّی که در نظر است بدانم. لذا مجدّداً پرسیدم که یا سیّدتی و مولاتی، کدامیک از این مجالس بیشتر مورد توجّه شماست؟ مجدّداً در جواب همانرا فرمودند، فرمودند: هرجایی که پرچم عزای حسین ما خورده شود ما آنجا را دوست داریم به آن هم توجّه داریم.


سه باره پرسیدم: سیّدتی و مولاتی، کدامیک بیشتر مورد توجّه شماست؟ باز فرمودند: هرجا که پرچم عزای حسین ما خورده باشد ما آنجا را دوست داریم و به آنجا توجّه داریم.


 


🍁امّا اینکه تو می‌پرسی،(نام و آدرس یک مجلسی را در سوهان‌پزخانه دادند که تقریباً اسم رایجی بود، مثلاً منزل مؤمنه خانم، نه اینکه این باشد، بطور مثال…) و گفتند خود ما هم در این شرکت میکنیم، امّا هرجا که پرچم عزای حسین ما زده شود ما آنجا را دوست داریم و به آن توجّه داریم. مرحوم آقای هسته‌ای گفته بود من وقتی ازخواب بیدار شدم آدرس آنجا را گرفتم، آن محل را نمی‌شناختم. رفتم و راهنمایی شدم. وقتی به آن محل وارد شدم، یک جوی آبی بود و خانمی سر جوی آب نشسته بود، داشت استکان می‌شست (هنوز آنموقع در تهران لوله‌کشی آب نبود).


 


🍁 نام آنشخص را که درخواب بمن گفته بودند سؤال کردم، گفت: من هستم.


گفتم: آیا شما مجلس روضه دارید؟


گفت: بله داریم. نشان داد، انتهای یک کوچهٔ بن بستی یک پرچم سیاهی زده بودند، این پرچم آنقدر کهنه شده بود که سیاهی آن به سفیدی میزد. معلوم بود سالیان متمادیست این پرچم عزا اینجا زده میشود.


گفتم: شما روضه خوان هم دارید؟


گفت: از کسی دعوت کرده بودیم، آمد وقتی دید کسی نیست ناراحت شد و رفت…

پسر هستم

برا منم دعا کن باردار بشم

⭕️از عجایب نی نی سایت:⭕️😁طرف تاپیک زده؛ سلام خانما دیشب خواب دیدم شوهرم داره بهم خیانت میکنه، اسم زنه هم سارا بود، تو خواب دست تو دست هم خوش بودن و ظاهرا زنه هم حامله بود  با یه حالی از خواب بیدار شدم. بگید چکار کنم؟ دارم دیوونه میشم... حتی می ترسم بخوابم!و اما جواب نی نی سایتی های غیور همیشه در صحنه:۱_خوابت رو دانلود کن بزار جلوش بگو این چه وضعشه خائن.۲- ببین دانلود فایده نداره، باید از خوابت اسکرین شات بگیری. عکسش رو داشته باش سند باشه.۳- عکس؟ کو!کو!۴- بز.بز .۵- ببین امشب تو خواب با مامور برو سراغشون.۶- من میگم نخواب تا اونا هم همونبین.۷نفهمیدی چطوری حامله شده؟۸- بچه داری؟ ببین فقط طلاق. ۹_من شماره سه هستم، اگر عکسش رو نمی زاری تا گزارش بزنم.۱۰_ با اجازه اسی بیاید تاپیک آخر من.۱۱- نی نی یار ۵ هنوز کسی بهم توهین نکرده، تاپیک ببند یه وقت توهین نکنند بهم. ۱۲_تو چندسالته اون چندسالشه.۱۳_ دوستان اگر تاپیک پربازدید شد برام یه صلوات بفرستید مشکلم حل بشه.۱۴_ب خاطر همینه دوست ندارم ازدواج کنم.۱۵_بچه برا چی آوردی از این شازده.۱۶_ب روش نیار قشنگ با سیاست کاری کن خونه ب نامت کنه ،کلی طلا جمع کن بعد طلاق ۱۷_خانما تو تاپیک مرد هست ادب رعایت شود.۱۸_یکی منو لایک کنه بعدا بیام بخونم الان خوابم میاد.۱۹_چرا حس میکنم تایپیک سرکاریه☹️🎈منو با امضام میشناسن پس لطفا کپی نکنید میسی🎈

آقای هسته‌ای یک سخنران معتبر بود، عالم بود، فروتنی کرد و گفت: اجازه میدهید من به اینجا بیایم برای شما روضه بخوانم؟ آن خانم استقبال کرد و گفت: بفرمایید. گفت من وقتی وارد آن منزل شدم یک اتاق داشت، آنقدر آن منزل محقّر بود که من همانروز اوّل قصد قربت کردم که هیچ وجهی از آنجا نگیرم، فقط قربه الی الله بیایم و بروم. معلوم بود کسیکه این روضه را گرفته فقیر است. یک صندوقخانه‌ای داشت و چای هم میریخت از صندوقخانه می‌آورد، چند نفر از زنان همسایه هم می‌آمدند، گاهی یک بچّه می‌آمد چای را می‌آورد و میگذاشت. و آن زن فقیر هم داخل صندوقخانه می‌نشست و گریه میکرد، همزمان با صدای گریهٔ او صدای گریهٔ دیگری را هم می‌شنیدم. تا دهه تمام شد…


 


🍁 جمعیّت زیادی هم نمی‌آمدند، فقط چند نفر زنهایی بودند که گاهی کم و زیاد میشدند، ولی روضه، زنانه بود. من هم اصلاً نمیخواستم وجهی بگیرم، لذا وقتی روز آخر از منبر آمدم عجله کردم که اصلاً من را صدا نزند بخواهد وجهی بدهد. دیدم آن زن در پشت سر من سرعت گرفت، مدام من را صدا میکرد. گفتم: ممنون هستم، خیر شما قبول، از شما بما رسیده است. تا بمن رسید و گفت: نه، شما باید این وجه را بگیرید. باز من اصرار کردم و او هم اصرار کرد.


 


🍁 عاقبت بمن گفت: من از شما رِندتر هستم. از این سخن او تعجّب کردم که یعنی چه من از شما رندتر هستم؟!


گفتم: منظور شما چیست؟


گفت: من یکسال بمنزل مردم میروم آنجا خدمتگزاری میکنم تا اینکه وجهی را فراهم کنم برای عزای سیّدالشّهداء (ع) صرف کنم. یکسال بمنزل مردم میروم و خدمتکاری میکنم، حالا شما میخواهید این پول را از من نگیرید؟ نمیشود!!


 


🍁 مرحوم آقای هسته‌ای گفت: من خیلی تعجّب کردم، فکر اینرا نمیکردم واقعاً کسی اینطور باشد. اصلاً عظمت این زن من را شکست که این زن چقدر باعظمت بود. اگر کسی یکسال بمنزل مردم برود و خدمتکاری کند، با همهٔ سختی که اینکار دارد، مبلغی را پس‌انداز کند تا صرف این وادی کند. گفت من خیلی تعجّب کردم، عظمت این زن من را شکست و من از او این وجه را گرفتم. وقتی گرفتم، گفتم: سؤالی از شما دارم، گفت: بفرمایید.


 


🍁 گفتم: شما در صندوقخانه گریه میکردید من صدای گریهٔ دیگری هم از صندوقخانه می‌شنیدم، او که بود؟ عروس شماست؟ دختر شماست…؟ گفت: مگر درخواب بشما نگفتند خود ما هم می‌آییم درمجلس شرکت میکنیم؟ دیدم عجب زنی!!! حتّی ازخواب من هم خبر دارد. من خیلی مبهوت شده بودم.


عجب مجالسی، که ما از آن خبر نداریم. گفتم: خواهر، من سال آینده هم بیایم در اینجا روضه بخوانم؟


گفت: تشریف بیاورید.


سال بعد رفتم و دیدم فوت کرده است… رؤیای صادقه‌ای که حتّی صدق آن درعالم خارج هم واقع شده بود.


حضرت فرموده بودند:


هرجا پرچم عزای حسین ما زده شود ما آنجا را دوست داریم و به آنجا توجّه داریم.


 


*اللهم عجل لولیک الفرج*

پسر هستم
برا منم دعااا کن 🙂

ان شاالله هر حاجتی داری برآورده بشه عزیزم

خدایا جوری دستمو بگیر و بلندم کن که همه انگشت به دهن بمونن...(عدو شود سبب خیر ، اگر خدا خواهد)🤌🫡،(۲۹بهمن خبر بارداریمو شنیدم،خدایا ممنونم ازت،تو دلیمو حفظ کن و کمکم کن صحیح و سالم بغلش بگیرم)،از دوستانی که درخواست دوستی میدن معذرت می‌خوام نمیتونم قبول کنم....(خدایااااا شکرررررررت بابت پسر نازی که بهم دادی،خدایا ممنونم ازت ،امام حسین نوکرتم♥️)
نفست حقه برا منم دعا کن زندگیم درست شه طلاق نگیرم اسمم ساریناس اسم شوهرم محمدرضا ❤️

از خدا برات آرامش میخوام ،ان شاالله خدا با دستای خودش گره از مشکلاتتن باز کنه و زندگیت جون تازه بگیره، به حق امام حسین .

خدایا جوری دستمو بگیر و بلندم کن که همه انگشت به دهن بمونن...(عدو شود سبب خیر ، اگر خدا خواهد)🤌🫡،(۲۹بهمن خبر بارداریمو شنیدم،خدایا ممنونم ازت،تو دلیمو حفظ کن و کمکم کن صحیح و سالم بغلش بگیرم)،از دوستانی که درخواست دوستی میدن معذرت می‌خوام نمیتونم قبول کنم....(خدایااااا شکرررررررت بابت پسر نازی که بهم دادی،خدایا ممنونم ازت ،امام حسین نوکرتم♥️)
نفست حقه برا منم دعا کن زندگیم درست شه طلاق نگیرم اسمم ساریناس اسم شوهرم محمدرضا ❤️

منم سارینام چرا مشکلمونم مثل همه🥲

دارم روزهای پر استرسی رو میگذرونم برام دعا کنید،باهم مهربون تر باشیم❤️
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز