منم خونه تنها بودم یه کلمه نگفته بیا اینجا پیش ما بعد امروز فرش رو برده میشوره با جاریم توقع داره منم برم کمکش منم نرفتم وقت کار و مشکلات فقط من و شوهرمو میشناسه وقت خوشی با بقیس
اصلا کی دیگه الان خودش فرش میشوره؟ پس قالی شویی واسه چیه؟ من با کمر دردم پاشم برم فرش بشورم؟ یه پتو نمیتونم واسه خودم بشورم میدم خشک شویی
شما با کسایی که توقع بی جا ازتون دارن چه رفتاری میکنین؟
مث خودش رفتار میکتم
خوب کردی
رفتارم سرده کلاغ
رفتار بی محل کردن!
کار درستی کردی
هزار تا سرگرمی خوشایند و دهها آدم خوب هست برای معاشرت
من اگر کسی برام قدمی برداشت برمیدارم
نداشت خیر.با هرکسی مثل خودش...چرا بدنمو بزارم برای کسیکه احتراممو نداره
ی لیوان چای بریز برو بشن نگاهشون کن اگه حرف زدن چای رو بپاش تو صورتشون بگو دیشب چرا یاد من نبودین
نه خودتو ناراحت کن نه عکس العملی نشون بده ...اگه چیزی ام گفتن بگو منکه کمر دردم اجازه نمیده حتی یه پتو بشورم و ...
شوهر خودش چه خری هست خانواده اش باشه
من همین مشکل مشابه داشتم
رفتم جوابشون دادم گفتم توقع بیجانداشته باشید چون من خودم دیسک کمردارم و توخوشی یادمن نیستن
دوماهه باهاشون قهرم
عیییییین همین اتفاق برای من افتاده در صورتی ک روز قبلش من براش خونه تکونی کرده بودم فرداش ب من خبر نداد با توجیه این ک فک کردم خونه مامانتی، همون باعث شد دیگه رابطمون هیچوقت مث قبل نشه دیگه الان خودشم روش نمیشه بهم رو بندازه، ازش متشکرم اون روز منو ادم حساب نکرد باعث شد یک عمر راحت بشم از حمالیا
کار خوبی کردی نرفتی، رفت و آمدت رو هم کم کن،سرسنگین باش باهاشون تا توقع زیادی نداشته باشن ازت
