قرار بود بریم بیرون نیومد دنبالم رفت با رفیقاش اومد بحث کردم باش پره حرفش کردم غذاشم خودش گرم کرد خورد بعدش گرف مث خرش گنده جاشو جدا کرد خوابید صدا خروپفشم همه جارو پر کرده منه اوشکولم بیدار خوابم نمیبره البته کلا خوابم نمیبره همیشه وگرنه الان قصد جونشو کردم