با خواهرم تو سهم مغازه شریکم ولی همیشه زرنگ بازی در میاره و خودشو به مریضی میزنه که من جاش برم، بخاطر این کارش ازش پرخشمم، همیشه میخواد اذیتم کنه یا شوخی میکنه که بیشتر مسخره کردنه، همیشه تو زندگیم گند زده پنج سال از من کوچیکتره و زودتر ازدواج کرده ولی خواستگاری چیزی داشته باشم یه جوری تلاششو میکنه طرف رو بپرونه، بخاطر همین رفتاراش حس خواهرانه بهش ندارم ازش متنفرم بخاطر مغازه تحملش میکنم، دیروز باز ادا درآورد که مریضم جاش رفتم مغازه الان امروز نوبت اونه دیشب خودشو شوهرش خونه داداشم خونمون بودن شروع کرد مسخره کردن که این میمون تویی اینا بعدم به شوخی گفت تو جای من فردا برو، منم حوصله شوخیاشو ندارم تو ذوقش زدم اونم مظلوم بازی درآورد که شوخی کردم اینا همه هم به اون حق دادن که جلو شوهرش نباید میپریدم بهش من بارها بهش گفتم از شوخیات خوشم نمیاد، بخدا بخاطر مغازه نباشه حاضر نیستم یه ثانیه تحملش کنم، اصلا خواهرم رو دیگه خواهر نمی‌دونم ازش متنفرم به نظرتون با همچین آدمی چطور برخورد کنم
سهم مغازه رو بخر
بنظرم سهمتو تو مغازه جدا کن
اصلا ارامش نداری ک
به جاش نرو مغازه خب اگه نیومد سهم نداره
دفتر ورود خروج درست کن. معلوم بشه کی چقدر میاد سرکار. طبق اون هرکی بیشتر اومده سهم بیشتر از درآمد داشته باشه.
یا بهش بگو تو که نمیتونی بیای به جای خودت شاگرد بزار مغازه
به نظرم توی قضیه مفازه اون روزایی که بهونه نمیاره و میاد مغازه رو زنگ بزن بهش بگو مریضم نمیام . یکی دوماه همین کارو کن تهش شاکی میشه اونوقت رفتار خودشو بکوب تو سرش ... بعدم تو حالت عادی وقتی میان خونتون به یه بهانه ای نرو تو جمع اخر پیش شوهرش خجالت میکشه شاید رفتاراشو بهتر کنه یا اصن از خجالت نیاد خونتون . کلا مثل غریبه باهاش رفتارکن تا بفهمه چقد کارای مزخرفی میکنه
بنظرم هر روزی که شما اصافه میرین حق الزحمه خودتونو بردارین اینجوری منصفانه تره
یا اصن خودتون بشینین ماهانه سودو به سه قسمت تقسیم کنین یکیش خواهرتون دوتاش خودتون که یکیش میشه سهم اصلیتون یکیم سهم همون شاگردی یا موندن تو مغازه
یه بار جدی دراینمورد باهاش حرف بزنین
