امشب میخاستم برم باهاشون هیئت.من بتازگی جدا شدم.بعد اس دادم اولش گفت داریم میایم گفتم کجا بیام من که ببینمتون باهم بریم یهو ده دقیقه بعد اس داد نه ما نمیایم.فهمیدم شوهرش گفته که نرید باهاش چون من جدا شدم.دخترم که رفته بود هیئت گفت مامان اومده بودن خاله اینا رسما منو پیچوندن.جدا شدم جذام که ندارم