سلام من یه دختر 24 ساله هستم و از استان های غربی هستم و دانشجوی شهر قم بودم که پارتنرم هم قمی بود ما یکسال باهم بودیم اون اوایل رابطه حرف ازدواج و اینطور چیزا میزد ولی من بنابر دلایلی که داشتم نه میگفتم بعد چند وقت بیشتر شناختمش عاشقش شدم من دیگه دوست داشتم بهم برسیم ولی اون دیگه دلایلی برای ازدواج میآورد انگار ازدواج سختش میکرد
این اواخر چندبار بحثش شد راستش میگفت خانواده اش مخالف بودن میگفتن اختلاف فرهنگی داریم ،فرهنگ کورد با فارس .
جمعه دانشگاه ام تموم شد و اومدم خونمون منم گفتم که حالا قرار نیست ازدواج کنیم پس دیگه زنگ زدنمون بیخودی
و از اون موقع حرفی نزدیم اما تو اینستا همو فالو داریم که چندبار استوری گذاشتم لایک کرد اینم بگم که هرکسی مارو میدید میگفت دختر تو خیلی ازش سرتر هستی
به نظرتون چیکار کنم خیلی دلم براش تنگ شده 😔 برمیگرده آخه مغرور هم هست