برای عروسیمم فقط به احترام بابام دعوتش کردیم عمم و عموهامو.
منم گفتم به خاطر بابام که ما جرئت نداریم هیچ وقت چیزی به عمم بگیم همیشه جرمون میده لاقل روز عروسی حرصی که ازش دارمو خالی کنم و اصلا محلش ندم که همینکارم کردم البته اونم اونجوری نبود که محلم بده ها! حتی سلام کردم با سر جواب داد
ولی مثلا بابام اومد گفت با عمه عکس بگیر هی بهونه اوردم و واینستادم
دیروز که مامانمو دیده شروع کرده گریه کردن که اره به من بی احترامی کرده من هیچ وقت نمیبخشم و اینا.