دقیق نمیدونم چند سالشه نوجوانه چند وقتی بود دیدم اینه میگیره جلوی نور خورشید میندازه توی خونه ما بعد دیدم یک لحظه انگار داره تو خونه مارو نگاه میکنه تادید دارم نگاش میکنم سریع قایم شداونا آپارتمانن ما ویلایی چرا دید میزنه نمیدونم
باردار نیستم تیکر ان شاالله خونه خریدنم هست و ان شالله باردار بشم به دعای شما نی نی سایتی ها خیلی اعتقاد دارم دعا کنید تا خرداد هر دوش برام تیک بخوره
وَطَن جان🖤 خسته ام... پایانِ خوبِ داستانت کو؟ وطن! لبخندهای مردمِ شیرین زبانت کو؟ چه جوانانی! اسماعیل میبینی؟ چه جوانانی! بسیاری شان هنوز صورت عشق را بر سینه نفشرده اند...🖤
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
نمیدونم چرا اینجوری میکنه اصلا سنش به شوهر من نمیخوره نمیدونم هدفش چیه عصبی شدم چند بار دیدم توجه نکردم گفتم شاید جلوی بالکنشون اینه کاریه امروز علناا توجه کردم تا دید دارم نگاهش میکنم رفت همه جارو اینه انداخت
باردار نیستم تیکر ان شاالله خونه خریدنم هست و ان شالله باردار بشم به دعای شما نی نی سایتی ها خیلی اعتقاد دارم دعا کنید تا خرداد هر دوش برام تیک بخوره