نمیدونم چطور توصیفش کنم چه طوری بگم؟ میگردم میگردم میگردم یه فقط یه روزنه ی امید پیدا کنم و بهش چنگ بزنم تمایلی به تاپیک زدن ندارم ولی این روز ها به هر چیزی برای اروم بودن ذهنم دارم چنگ میزنم...منتظر به خبرم شایدم یه اتفاق پای خودم شخصیتم ابروم و زندگیم وسطه...نمیدونم کم اوردم یا نه؟ ولی حتی اگه کم اورده باشم جای خوب ماجرا نیستم همچنان باید ادامه بدم ولی دارم خفه میشم
اگه تا اینجا اومدید و خوندید میشه برام دعا کنید؟ من با اینکه احساس میکنم دارم له میشم ولی ادامه میدم هنوز...میشه شما هم از خدا برام بخواید این روز هام خوب بگذره؟ برام دعا میکنید؟