چند وقت پیش با شوهرم بحث کردم که چرا بهم توجه نمیکنه و واقعا توجه بهم نداره و محبت نمیکنه بعد از کلی بحث رفت خوابید منم رفتم گفتم که دوستش دارم و اونم گفت که باید بگی ببخشید گفتم نمیگم من نیازمو گفتم اونم گفت باید چند روز بگذره که خیلی ببخشید به ...خوردن بیفتی منم از اون روز به خودم گفتم حتی اگر به قیمت جونم تموم بشه پای قهر وا میستم و وانمیدم دوستان لطفاً کمکم کنید من همیشه مثل وابسته ها مثل اویزونا بهش چسبیدم بگین چیکار کنم که موفق تر باشم چطوری خودم خودمو بخوام
هیچ وقت گدایی محبت نکن
انقد خودت رو وابسته و حقیر نشون دادی ک دور برداشته
اصلا نگو چرا دوسم نداری هیچ وقت
اگه میتونی یک کار و هنر یاد بگیر و خودت باهاش سرگرم کن
هم وقتت پر میشه هم وابستگیت کمتر
دوره هاي سوده هروي رو گوش كن
تو گوگل بزني برات مياد
دوره جذابيت درون
چقدر بد و زشت! اینقدر محبت کردی فکر میکنه محتاجشی پس میتازونه..
سریال دانلود کن وقتی اومد بشین ببین که به سرت نزنه بری سمتش،کتاب بخر اومد بشین بخون،هندزفری بذار تو گوشت پادکست گوش بده هم مفیده هم به اون بی توجه میشی.
دوست داشتن خوبه ولی وابستگی نه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
