من ۲۴سالمه چند ماهه درس و تموم کردم بعد یکی از دوستام تو دانشگاه جلو استاد به من اشاره کرد و گفت اخه این چی حالیشه دوستمم ۳۵ سالشه؟استادم برگشت به من نگاه کرد من فقط خندیدم و هیچی نگفتم بعد یه بار دیگه هم واسه ورزش خیلی خسته بودم نشسته بودم گفت پاشو دستمو دراز کردم بلندم کنه جلو همه گفت وای استاد این مرده خیلی به غرورم برخورد بعد کلاس که تموم شد بهش گفتم من و تو دوستیم ولی جلو بقیه از این حرفا نزن فهمید خیلی ناراحت شدم و خودشم رفت تو لک و دیگه چیزی نگفت ولی بچه ها خیلی ناراحتم من از بس اعتماد به نفسم کمه هرکی هرچی بهم بگه هیچی نمیتونمبگم ولی از دوستم که تمام کار و بارهای دانشگاهش رو دوش من بود انتظار نداشتم بهم اینجوری بگه باخودم میگم خاک تو سرت غرورت و خورد کرد و هیچی نگفتی از وقتی دانشگاه تموم شده فقط دارم به کاراش فکر میکنم بعد دانشگاه که تموم شد سر یه موضوعی پشت گوشی دعوامون شد کلی بهش حرف زدم ولی هنوز دلم خنک نشده چیکار کنم به نظرتون ؟دوباره بهش پیام بدم یکم حرف بهش بزنم ؟خیلی پشیمونم با یکی بزرگتر از سن خودم دوست شدم واقعا تجربه بدی بود
دیگه ولش کن
همین که حرفاتو زدی بسه دیگه ادامه نده
به نظر میاد بهت حسودی میکنه
اصلا ارزششو نداره بهش فکر نکن
معلم شدی ؟
اره من درسم خیلی بهتر بود تو همه امتحان ها بهش کمک میکردم و همه تحقیق هاشو انجام میدادم نه اینکه بخوام از خودم تعریف کنما نه واسه همین از خودم بدم میاد من که انقدر بهش خوبی کردم چرا اون حسودی رو نذاشت کنار و اونم مثل من بهم خوبی کنه شاید از خریت خودمه که همه چی رو کردم وظیفه خودمو و نذاشتم به اون فشار بیاد که مثلا دوستمه
این ک گذشت اما یاد بگیر تو لحظه از خودت دفاع کنی
باید همونجا که اینکار زشت و کرد می گفتی
مشکلت چیه ؟
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
