ما امروز مهمون دعوت کرده بودیم بعد کل خونه رو تمیز کرده بودیم هیچی هم کم و کسر نداشتیم بعد داداشم رفت حموم خودشو بشوره بعد ما یه طناب کوچیک بستیم تو حموم هر کی لباس زیرشو بشوره رو اون میندازه خشک شه داداش منم لباس زیرشو شسته انداخته رو اون طنابها بعد خواهرزاده بلا ندیدم رفته همه اون لباس زیرا رو انداخت تو اتاق در اومد بیرون گفتم خاله اتاقو که کثیف نکردی گفت نه خاله تمیزه منم درو بستم این نره توش اتاقو بهم بریزه من احقم نرفتم تو اتاقو نگاه بندازم ببینم به هم کرده یا نه همینطوری درو قفل کردم و مست خواب بودم تا مهمونا بیان رفتم یه چرت زدم مهمونا اومدن شامو خوردن مامانم گفت در اتاق و باز کن شما دخترا برید تو اتاق راحت باشید منم در اتاقو باز کردم رفتم میوه بیارم دیدم اینا هر هر میخندن میگن لباس زیرنویس ندیده بودیم که دیدیم وای خیلی بد شد آخه بچه آنقدر فضول دلم میخواد خفش کنم حیف نمیشه
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
دقیقا میخواستم توضیح بدم ولی حقیقتا حالشو نداشتم ....اسی نکنین اینکارو من تادوروز لباسارو رو طناب ول ...
ما یه پروژه کامل واسه لباس زیر داریم آخه مامانم بدش میاد همونجوری لباس زیرا مونو با لباسهای دیگه بندازیم لباس شویی مجبوریم اینکارو کنیم بعد میندازیم تو لباس شویی بعد دوروز جلو افتاب
اخه سخت گرفتین آبرو رفتن نیست اینکه .. به همون مهموناتون میگفتی خواهر زادم اینجا بوده ریخته بیرون لب ...
اخه باید میبودی قیافه عفریته خانومو میدیدی چجوری مسخره میکردن خواهرم که خود بچش کند زده جلو اونا میگه ای بابا این یگانم هیچ کاری از دستش بر نمیاد د آخه..