خب خوب شد پس
چون اینجوری میگه زنم برای جدایی مشتاقه اگه من اذیت کنم من وبچع رو میذاره میره
آبروم میره تپفامیل
مهریه سنگین
بچه بی مادر
حتما دیگه به این چیزا فک کرده
بعدم فک کنم دوسم داره که باوجود این دعوا یا دعواهای قبل
شب کنارتشک خودم خابیدع
شام باخودم میخوره
میخاست جدی باشه الان همه خبرداشتن
بعدم دعوا راه مینداخت مجدد
نمیگفت کارتم پول داره برو بخر حالا هرچند کم
کلا دیر میومد .جاشو جدا میکرد غذا بیرون میخورد
امشبم جوابمو نمیداد یا میگفت به تو چه