2777
2789

من تو تاپیک قبلم گفتم الان خلاصه وار برای دوستای گلم بگم

من ۱۰ماه اومدم سرخونه زندگیمون ازدواجمون عاشقانه بود دست و بالمون خالی بود خیییلی محتاج ۱۰۰ تومن بودیم اوایل که با یه سفر ساده زندگیمون شروع کردیم خدا دوستمون داشت تو مدت زمان ۳ ماه ورق زندگیمون برگشت و تونستیم ماشین بخریم با یه شغل عالی و درامد عالی حالا دوماه دیگه سالگرد عقدمونه من دوس دارم جشن بگیرم شوهرمم موافقه ولی پدر شوهرم امشب بحثش افتاد برگشت گفت جشن چیه یکسال گذشته خجالت داره گفتم چ خجالتی مگه چه جشن و مراسمی برای من گرفته شده من حتی لباس سفیدم تن نکردم یه عقد محضری با لباس ساده بوده و دوس دارم جشن بگیرم هم خانواده خودم هم جاریا و خواهر شوهرامم دارن تشویقم میکنن و خودشون اماده کردن ولی پدر شوهرم با حرفش دلمو شکوند اینم بگم کلا ۲۵ سالمه.

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

کار خودتو بکن. شوهرت مهمه. ی باغ خوشگل کرایه کنین بهترین آرایشگاه برو بهترین لباس عروس. ی جشن خودمونی بگیر حالشو ببر. نذار هیچی تو دلت بمونه. من از این دنیا نمیرم تا ی عروسی باب دلم نگرفتم. 

شما کار خودتو انجام بده پدر شوهرم هم حرف زد سکوت کن یوقت خدای نکرده دعوا پیش میاد..همسرتون بیشتر قلق پدرش رو داره اون باهاش حرف میزنه ..خوشبخت بشید انشاءالله 

💚🧡در جوانی ام... دلتنگ جوانی شده ام...چه کرده اند با ما🧡💚
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792