خونمونو داریم تکمیل میکنیم بریم سر زندگیمون اما هیچ شوقی ندارم از بس شوهرم منت گذاشته و فوش بهم داده و تهمت زده دیگ شوقی ندارم واس اینک برم سر زندگیم
کسی شرایط مشابه منو داشته؟😞حس میکنم فقط منم ک خوشحال نیستم میخام برم سر زندگیم
اول اومد خاستگاری گف پول دارم عروسیه فلان لوازم فلان
عقد ک کردیم برادرش پشتش رو خالی کرد موند دست تنها
اصلا ذوق ندارم برای هیچی هرچقدم درکش میکنم بدتره و طلبکار تر😞کسی هست مث من؟