کاملا میفهیم چه حسی داری
منم همچنین شخصیتی تو زندگیم بود یه زمانی... چقدر اون دوره عذاب کشیدم اعتماد به نفسم ،زندگیمو ،حالمو، روح و روانم،تمام بهم ریخته بود هعی بهم میگفت نمیخای بری باشگاه از دخترای شکم دارن خوشم نمیاد متنفرم ازشون در صورتی من اون دوره اصلا شکم نداشتم
به هرکی میگفتم من چاقم میگفتن نه
در صورتی خودش می‌نشست شکمش اونور بود خودش اینور ولی هزارتا ایراد روی من میزاشت
این لباس بهت نمیاد اون رنگ بهت نمیاد این ارایش رو نکن اون کار نکن این اینکار بکن
خیاطی میکنم گاهی، کم پیش میاد کسی ازم ایراد بگیره، همه تعریف میکنن، یه چیزی برای خودش یا پسرا بدوزم، ریییززز میشینه ببینه کجاش ایراد داره، نداشته باشه هم یه ایرادیو پیدا میکنه، چند وقت ویش قسم خوردم دیگه چیزی براش ندوزم
من با یه دکتر نامزد بودم
عقدههههه ایییییییییییییی
حالا قیافم خوبه بد نیست هیکلمم اوکیه
هی میگفت نههههه برو باشگاه
صورتتو اینکاروکن
خدایا شرت که خلاص شدم ازش
از بالاترین نقطه ی سرم تا کف پام ایراد میگیره، حالا خودشم فک نکنین پلنگ مازندرانه ها، زبونش خیلی درازه فقط
ببین کدومشو میتونی انجام بدی
۱.قهر
۲.بی محلی و کم صحبتی
۳.بری خونه پدر
۴.راه ...
بعد که معنی تحریم رو فهمید.....خواسته رو علنی و رسمی میندازی روی میز
قبول کرد.که کرد ...نکرد ادامه روند
