دیشب خونشون جشن بود و من بشدت خونریزیم شدید بود پیش بینی نکرده بودم خونریزیم اونجا انقدر شدید بشه با همه ی اینها چندین لایه نوار و پارچه گذاشته بودم از قبل منتو بلند ضخیم پوشیده بودم
خیلی کار کردم با اینحالم و فکنم ی دلیل شدید شدن خونریزیم همین بود
با تمام مراقبت هایی ک کردم متاسفانه تخت دوستم خونی شد و من متوجه نشدم و امروز تو حرفامون باهم بهم گف اینطور شده
خیلی خجالت کشیدم رسیع اینجا تاپیک زدم ک حجم انبوهی از کاربرا بمنم پریدن
اینکه وای چقدر بی احتیاط
چرا اصلا رفتی
چرا صدلایه نپوشیدی به جا پنجاه تا لایه
بیچاره دوستت
من بودم میزدم تو صورتت
من بودم دیگ رات نمیدادم
من بودم پول لحاف و تشکمو میگرفتم
خلاصه خیلی دلخور شدم منتظر بدم دوستمم همچین برخوردی داشته باشه
ولی به جاش برگشت بمن گف فداسرت واسه هرکسی ممکنه پیش بیاد حتی خودش انقدر تو این چندسال دوست خوبی براش بودم و کمکش کردم ک چهارتا لکه خون ارزششو نداره ازت ذره ای دلخور بشم
مامان دوستم بهم گف ببخشید اگ میدونسم پریودی نمیزاشتم انقدر کار کنی
هرچیم گفتم هزینه خشکشویی بدم قبول نکردن گفتن اصلا ذره ای مهم نیس مگ چیه قتل نکردی که🥲🥲