اییییی جان
ماعیدفطرهمه خونه مادرم بودیم وعصرساعت۵برگشتیم خونه هامون
صبحش مادرم قرآنشون رودورش روتموم میکنندوطبق معمول بعدش میخوابن
ساعت۹/۵بیدارمیشن وپدرم ازورزش میان خونه ومیبینه مادرم رنگش پریده است
یه اسفنددودمیکنندکمی هم بهترمیشه پدرم میگن خداروشکربهترشدی
مادرم میگن آره الحمدالله وبلافاصله توی بغل بابام ازدنیامیرن
دکترگفت ایست قلبی ومرگ مغزی شدن
کلا۱۰دقیقه