مردهای مطلقه

نمیشه گف همه رو جمع بست اونام میتونن بگن زن طلاق گرفته بدتره تا دختر درسته؟؟

در حالت کلی میگم تحقیق از همسر سابق نمیدونم تا چد کار درستیه ؟ ، چون ممکنه برای اذیت کردن دروغ هم بگن.

ولی خب تحقیق ، تلاش برای شناخت ، توجه به اخلاق و رفتارهای هم و در صورت نیاز کمک گرفتن از مشاور خوب و کاربلد ، برای هر دو طرف لازمه. 

دقیقا. 

والا من مرد خوب دیدم مرد بدم دیدم نوع نگاه ادم پیداس با چن بار بیرون رفتن باهاش تو اشنایی متوجه میشه ادم خوبه یا ن برای زندگی و اینکه اره باید تحقیق کرد محل کار زندگیشون 

دروغ میگن

بنظرم تحقیق کن درباره زن سابقش یا باهاش صحبت کن

چون خودمونم دیدیم زنای مطلقه خوب هستن باآبرو زندگی میکنن بداشونم ک با خیلیا تورابطه میرن

باید بری از زنش بپرسی.

من رفتم از زن سابق همسرم علت طلاقشون رو پرسیدم ولی همسرم اینو که ال بوده بل بوده نگفت همون چیزی رو گفت که اون خانم بهم گفته بود بقیه هم می دونستن علت طلاقشون رو.

خانم های مطلقه هم میگن شوهرمون خیانت کار بود 

نتیجه میشه همه خیانت کار هستن 

همه از محصولاتشون تعریف میکنن

چون واقعا هستن و خیانت کاملا تو ابن مملکت عادیه 

برای دختر عموی من یه خواستگار اومده بود بعد همش میگفت همسرم بهم خیانت کرده 

خوشبختانه من از طریق فضای مجازی دخترو رو پیدا کردم و پیجشو برای دختر عموم فرستادم اونم ازش پرسیده بود چرا جدا شدین گفته بود به شدت دروغگویه 

ولی دختر عموم باهاش ازدواج کردو چند ماه پیش به اختلاف شدید داشتن که دختر عموم قهر کرد رفت خونه باباش 

حالا سر چی ؟

سر اینکه پسره بهش دروغ گفته رفته ماموریت بیرون شهر ولی رفته بوده با دوستاش شمال

پس مردا هیچوقت عوض نمیشن

ببین مثلا دایی من جدا شد از زنش

دایی من واقعا زنشو دوست داشت نه اهل سیگار بور نه دود و این چیزا 

ماشین به نام زنش زد خونه رو به نام زنش زد ۲ تا مغازه به نام زنش زد برای زنش جنس زد تو مغازه کار کنه

خودش  کار میکرد پول و دو دستی تقدیم زنش میکرد

زنش خراب بود با مردا میخوابید همه مردم شاهدن با مردای متاهل رابطه داشت زندگی مردمو خراب میکرد

داییم پشت زنش بود همیشه به خاطر زنش رو خونوادش میموند هر چی زنش میگفت همون بود...

الان نمیشه گفت دایی من ادم بدیه فلانه خب زنش واقعا خیانت کار بود با این که زنش خیانت کرد باز هم دایی من گفت بیا با هم زندگی کنیم به خاطر بچه ها تا این حد بهت بگممم...

الام یکی از اشناها با پسر مجرد ازردواج کردخ زنه مطلقه بود هر روز خانواده پسره میکوبن تو سرش میگن مخالف بودیم جداشو