2777
2789

تو خانواده ي شوهرم ، انقدر جديدا دارم از اين خنده هاي مصنوعي ميبينم كه حد نداره …. 

حالت تهوّع گرفتم ، 

نگاهها و خنده هاي مصنوعي كه وقتي بهشون نگاه ميكني يكدفعه به خودشون ميان و لبخند ميزنن - 

نگاههاي از بالا به پايينشون ، 

بي مهري - 

كسايي كه دشمنتن ، يعني باور كن ميخوان سر به تنت نباشه اما به روت لبخند ميزنن 



بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ی سالی هست درست و حسابی فامیل ندیدمی سال دیگه هم نمی‌بینمبعدش هم ۴ سال نمی‌بینمالان یادم اومد و چقدر ...

خوب كاري ميكني ، 

كاش منم نميديدمشون 


از روزي كه ديدمشون حالم بده - چند روز فقط گريه كردم 

باورت ميشه حالم بد شده ، نگاههاشون ازارم ميده انرژي منفيشون خنده هاي مصنوعيشون

میفهممت دقیقا منم اینطورم بزرگترین مشکلم خانواده شوهرمن با اینکه  شوهرم میدونه به من بدی گردن بازم مشتاق خانوادشه این خیلی اذیتم میکنه

فدات بشم امام رضا جااااااااان  
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز