دختردایی ۸ساله ام بخاطر موضوعی مادرش با من فرستادش خونه یکی از اقوامم درحالیکه اصلا نمیخاستم ولی چون کل خانوادمون مراسم سوگواری بودن زن داییم اصرار بچه رو ببر لطفا
اینجام یه دختر ۱۰ ساله هست که چشم و گوشش حسابی بازه...یبار مچشو گرفتم داشت چیز خاصی میگفت سریع گفتم برید تو هال تو اتاق نباشید...از دیشب استرسشو دارم که بچه مردم نکنه چیزی که نباید بشنوه ، چیزی که نباید ببینه...